محمد ربیعی در قسمت سوم صحبت‌هایش در استودیو طرفداری گفت که مخالف مربی خارجی نیست و فوتبال ما به مربی، بدنساز، کارشناس تغذیه و ... خارجی نیاز دارد اما با اینکه مربیان خارجی را بر سر مربیان داخلی بکوبند مخالف است و از همکارانش دفاع می‌کند. ربیعی همچنین اضافه کرد در لیگ ایران بهترین تیم‌ها با بهترین امکانات و هواداران را به مربیان خارجی می‌دهند. در بخش پایانی محمد ربیعی از تیم آنالیزی گفت که با محمد پالیزوان، مهرداد خانبان و صادق مقدم اینفوگرافی‌های آنالیزی در مطبوعات تولید می‌کردند که بعدها همه در فوتبال حرفه‌ای تخصص خود را دنبال کردند

قسمت سوم گفتگو با محمد ربیعی در استودیو طرفداری به مباحث مربوط به مربیان خارجی و داخلی در فوتبال ایران اختصاص دارد. ربیعی ضمن گفتن این نکته که مخالف مربی خارجی نیست و فوتبال ایران باید از خارجی‌ها استفاده کند گفت با اینکه مربی خارجی را بر سر مربی ایرانی بکوبند مخالف است و در این زمینه از همکارانش دفاع می‌کند.

همچنین این مساله که ربیعی پیشنهاد سرمربی گری تیم ملی امید را رد کرده دیگر پرسشی بود که طرفداری از محمد ربیعی مطرح کرد. ربیعی ضمن بیان دلایلش برای این تصمیم گفت که برای رضا عنایتی بهترین‌ها را آرزو دارد. صحبت درباره کارلوس کی روش و اینکه مربی‌ای از کنار او به فوتبال ایران معرفی نشد، بخش دیگر این گفتگو بود.

حتما این قسمت از گفتگوی سامان خدائی با محمد ربیعی را ببینید و بخوانید:

سلامی دوباره می گویم به مخاطبان رسانه طرفداری. می رسیم به بخش دوم  گفتگو با محمد ربیعی. قبل از اینکه سوالات را در این بخش شروع کنم جا دارد تشکری داشته باشیم از بهنام مددی عزیز، همکار قدیمی ما و مدیر رسانه ای باشگاه مس رفسنجان که اینجا در استودیو همراه با محمد ربیعی حضور دارند و در پشت صحنه هستند و تمام این سال ها همیشه با طرفداری همراه بودند با طرفداری و کلا با رسانه ها. یکی از مدیررسانه ای های خوب باشگاه های لیگ برتری که انصافا، آن پشت هم دارند سر تکان می دهند، همیشه همکاری کرده با رسانه. محمد آقا شروع کنیم، مس رفسنجان که مفصل صحبت کردیم، برویم سراغ تیم  ملی امید. شما هم در دوره ریاست آقای صالحی امیری در کمیته ملی المپیک و هم در همین دوره گزینه اصلی سرمربیگری تیم امید بودید حتی حبیب کاشانی اعلام کرد یا با محمد ربیعی در تیم امید کار می کند یا در با تیم امید قطع همکاری می کند اما شما به رغم اینکه در جلسه شرکت کردید حاضر نشدید هدایت تیم امید را قبول کنید. دلیلش چه چیزی بود.

جا دارد تشکر کنم از جناب خسروی وفا، مهدی تاج، مناف هاشمی و حبیب کاشانی که در آن جلسه حضور داشتند و من از اینها تشکر می کنم کما اینکه می دانم چه افتخار بزرگی است پوشیدن پیراهن تیم ملی و اتفاقا چون خیلی حساسیت روی این موضوع هست و خودم هم حساسیت دارم که چرا اتفاق بزرگی است و اتفاق مهمی هست، حس کردم من دراین مقطع زمانی نمی توانم کمک آنچنانی به این مجموعه کنم. چون بحث حضور در المپیک بخش مهمی است و جزو دغدغه ها و نگرانی های حوزه ورزش و مردم هست و باتوجه به اینکه تمرکزم کامل روی کار باشگاهی بود و حس کردم این مقطع نمی توانم کمک کنم و این را خالصانه گفتم. نیامدم که باری را بردارم که بعدها نخواهم مسئولیتش را برعهده بگیرم به همین منظور از تمامی این بزرگان و ملت ایران عذرخواهی می کنم و عذرخواهی کردم مجددا و امیدوارم این سعادت را داشته باشم که در سنوات بعدی و آینده، در هرجایی که شد به کشورم خدمت کنم. اگر لایق و شایسته اش باشم و این لیاقت را داشته باشم.

رویکردی در فدراسیون شاهد هستیم که دارند به سمت مربیان داخلی می آیند و تیم های ملی در رده های سنی مختلف را به مربیان ایرانی می سپرند. اکثر مربیان داخلی از این اتفاق استقبال کردند که به مربیان داخلی اعتماد شود، نمی دانم نگرش شما هم همین است یا خیر. اما در باشگاه ها برعکس است و باشگاه ها به نظر دارند سراغ مربی خارجی می روند.

اول این را بگویم پیرو صحبت قبلی ام از صمیم قلبم برای رضا عنایتی و همکارانشان و تیم ملی امید ایران آرزوی موفقیت دارم و هر کمکی هم از دستمان بر بیاید با نهایت اخلاص در خدمت شان خواهیم بود اما در رابطه با سوالتان، مربیان خارجی حضورشان خوب هم می تواند باشد اما کلا با گفتن خارجی و داخلی مقداری منافات دارم. می گویم مربی خوب یا مربی بد حالا هر نژادی که داشته باشد یا از لحاظ کیفی حساب کنیم و راندمان و عملکرد، اما اینکه بیاییم و یک اتمسفر دیگری بسازیم که مربیان خارجی از دنیای دیگری آمده اند حداقل من یکی خیلی جذابیت ندارد که این را یک مدیا می دانم، خیلی خوب است اما مربیان خارجی داشته ایم که آمده اند و نا موفق بوده اند و تیم های خوبی هم دستشان بوده است. ما پر تماشاگرترین، پر مهره ترین و پر امکانات ترین تیم های مان را به مربیان خارجی داده ایم خب قطعا در آن رتبه ها قرار می گیرند. سال هایی هم بوده که همین تیم ها را به مربیان بزرگتر و خوشنام تر هم داده ایم، مربیانی با رزومه و کارنامه های بیشتر، خروجی هم نداشته و مربیان داخلی هم داشته ایم مثل آقای گل محمدی تا فینال آسیا هم رفته اند.

اصلا چطور می توان تقسیم بندی کرد که مربی خارجی بگوییم خوب است یا نه. این فصل حامیان این نگرش می گویند تیم دوم، سوم و چهارم، مورایس ساپینتو و خمز مربیان خارجی داشته اند. اما می توانیم تاوارس و هرناندز را هم بگوییم که بدترین نتیجه تاریخ باشگاه ها را گرفته اند. اصلا می شود با خارجی و داخلی تقسیم بندی کرد یا باید عملکرد ببینیم.

در اینکه بنده برای آقایان مورایس، ساپینتو و خمز خودم احترام قائلم و مقابل هم بازی کرده ایم و کارشان خوب است، من در جایگاهی نیستم این دوستان را قضاوت کنم و به خودم اجازه نمی دهم، من می توانم به عنوان یک مفسر تحلیل کنم. می توانم اینطور بگویم اینکه می گویید سپاهان و استقلال مثلا حالا تراکتور را کمی فاصله بگیرم، سپاهان و استقلال و پرسپولیس که در پنج سال اخیر همیشه جزو سه تا بوده اند. همیشه بوده اند دیگر. با قلعه نویی هم بوده سپاهان، با نویدکیا بوده، با مورایس هم بوده. استقلال با مجیدی بوده، با فکری جزو دو سه تیم بوده، با ساپینتو هم بوده، مربیان دو سه فصل اخیر، استقلال و سپاهان و پرسپولیس مجزا هستند. در رابطه با تراکتور قطعا آقای خمز که به نظرم مربی خوبی هم هست که حالا بیشتر تیم بردیف را گرفت ولی تراکتور هم مربیان بزرگی داشته مثل جرج لیکنز، می گفتند معمار فوتبال بلژیک است یا جان توشاک را داشتیم که باشگاه های بزرگ دنیا سرمربیگری کرده که موفق نبوده است. پس لزوما اینکه بگوییم حتما این مربی خارجی موفق هست و مربی داخلی حتما خوب نیست هم نمی پسندم هم تحلیل درستی نیست. ژن را کنار بگذاریم و می شود که بحث محیطی را می شود در رابطه با آن بررسی کرد، محیطی بله ولی اینکه بگوییم لزوما این دارد از خارج می آید پس مربی خوبی است و لزوما اینکه این بچه در ایران ماست و داخلی هست، خب این منافات دارد با رفتارها و انتظاراتی که دولتمردان ما دارد. خب ما می گوییم فرار مغز ها صورت نگیرد می گوییم به بحث دانش بنیان بپردازیم، خب بحث بچه های داخلی هم باید دیده شود خب ما می آییم پر امکانات ترین و پر هوادار ترین و پر مهره ترین تیم ها را به مربی خارجی می دهیم خب مربی داخلی باید برود تیم های کم مهره تر و کم امکانات تر، مگر اینکه بیاید یک استثنائی ایجاد شود، معجزه و شگفتی ایجاد شود وگرنه در دنیا هم می بینیم شاید هر چند سال یک بار یک شگفتی ایجاد شود وگرنه بارسلونا، رئال، اتلتیکو همیشه آن سه تیم آن طرف هستند. سه تیم سیتی، لیورپول، یونایتد، حالا امسال هم آرسنال خوب بود واقعا.

یک سال می شود لستر قهرمان شود ولی سقوط می کند.

اینجا هم استقلال خوزستان با مربی وطنی قهرمان شد، بعد سقوط کرد به لیگ یک، این بحث همان رفسنجان است که در موردش صحبت کردم، این همان است. من می گویم تفکیک نکنیم و اتفاقا به بچه های داخلی هم انرژی و امیدواری بدهیم و فضاو بستر برایشان مهیا کنیم، اگر می خواهیم بچه های داخلی را موفق تر کنیم بسترآموزشی بهتر ایجاد کنیم برایشان، بتوانیم کلاس های درستی ایجاد کنیم حتی چند تا از بچه های داخلی را بفرستیم کشورهای صاحب سبک در کنار باشگاه های معتبر دنیا و مربیان معتبر دنیا بتوانند دوره های پارت های کوتاه هفته ای، دو هفته ای ببینند و برگردند، بعدا اگر روزی وقت شد در رابطه با پروژه سرمربی فعلی ژاپن که در جام جهانی هم آلمان و هم اسپانیا را شکست داد، به شما توضیح خواهم داد که او چطور آمد، دستیار چطوری بود و خود ژاپن مربی خارجی مثلا زیکو را هم داشت و چطور این مربی چطور آمد، دستیار بود و چطور آمد بالا یا پروژه هایی که در کشورهای دیگر بعضا دیده می شود، این را به شما خواستید می گویم.

همین الان هم شاید جذاب باشد چون ژاپن همین جام جهانی که نزدیک بود، شگفتی رقم زد.

می دانید که این مربی سال ها اول دستیار بوده بعد می شود سرمربی زیر 17 سال ژاپن بعد به سرمربی تیم امیدهای خودمون رسید، بعد در تیم بزرگسال دستیار می شود بعد می رود یک مقطع باشگاهی، در باشگاهی دوباره کار می کند و بعد تیم ملی را به او می دهند. اولش هم ناموفق بود ولی پای او ایستادند، پروژه هانسی فلیک را ببینید. از شما می پرسم، یورگن کلوپ، ماینز را از بوندسلیگای دو آورد به بوندسلیگای یک، بعد از یکی دو فصل حضور در بوندسلیگای یک نهم شد، هشتم شد، بعد گفتند این مربی توانسته با ماینز این اتفاق را رقم بزند بعد دورتموند را به او دادند و بعد از دورتموند پروژه لیورپول آمد. یا همین آقای ترزیچ که سرمربی دورتموند بود، همین یکی دو روز پیش رقابت جذابی با بایرن مونیخ داشت و لحظه آخر سریک امتیاز جام را داد. شما ببینید سال ها آنالیزوری کرده و از چه مرحله ای شروع کرده. شما باید در کشور بستر پیشرفت ایجاد کنید و باید برای من و مربیان امثال من امیدواری بیاورید که اگر تو آمدی و این تیمی که سقفش انقدر بوده را به اینجا رسانده ای حالا خانه بزرگتر به تو می دهیم، این را توانستی ایجاد کنی باز خانه بزرگتر می دهیم، وگرنه سقف پیشرفت یکجا می خورد سرت، مربی داشته ایم جام هم آورده ولی وقتی تیم کوچکتر می دهند به آن مربی محتوای آن تیم، هدفگذاری مربی کسب جام نبوده که هدفگذاری این بوده که آن تیم را در لیگ برتر نگه دارد. نگه داشته ولی دیده دیگر نمی شود می گویند نه این مربی کوچک است در صورتی که این نیست، ما باید فضای مثل کشورهای دیگر ایجاد کنیم، ببینیم کسی اگر توانایی دارد، بستر را ایجاد کنیم وگرنه اینکه ما، این را خودمان هم می دانیم در کشور ما به غیر از یکسری موردهای استثنا و شگفتی هایی که هر دهه یک بار رخ می دهد، یکسری تیم های هدفگذاری شان این است که بمانند و یکسری تیم ها هدفگذاری شان این است بازیکن جوان معرفی کنند  و یکسری تا حدودی برای سهمیه بجنگند. خب من خیلی خوشحالم برای آقای گل محمدی، پروژه پیشرفت برانکو، ولی خود آقا یحیی هم آمد پرسپولیس، با پدیده چهارم و پنجم شده بود و پرسپولیس را به او دادند و ادامه داد. در سه فصل اخیر دو فصل پرسپولیس را قهرمان کرده، مگر آقای گل محمدی غیر از این است که مربی داخلی است، مگر فرهاد مجیدی سال قبل استقلال را بدون باخت قهرمان نکرد، مگر مربی داخلی نبوده. من میگویم مربی داخلی و خارجی به یک حالت دیده شود اما اینکه بیاییم و برجستگی ویژه ای برای مربیان خارجی ایجاد کنیم، بولد کنیم قضیه را و مربیان داخلی دیده نشوند، یک کمتر دیده شوند به خدا به استعدادهای وطنی خودمان ظلم کرده ایم.. من ضعیف ترین و پر ایرادترین در قشر مربیگری داخلی هستم ولی بچه های وطنی ما هم اگر فضای خوب برای شان ایجاد شود، این استعداد در آنها هست. یادم است چند سال پیش آقای جلالی گفت آقای قلعه نویی از مورینیو بهتر است. خیلی هم به تمسخر گرفته شد بعد بحث محیط را مطرح کردند که شاید اگر در محیطی که او رشد کرده این بستر را فراهم می کردند، این محیط را هم برای قلعه نویی مهیا می کردند و مسئله زمان را هم فراهم می کردند چون  الان ایشان خیلی رشد و پیشرفتی داشتند و به شایستگی سرمربی تیم ملی شدند، شاید بیشتر برایشان رخ می داد. من این را در بحث می گویم که لیگ ما هم به مربی خوب خارجی نیاز دارد که به فوتبال ما آورده بیاورد و برای فوتبال ما دستاورد داشته باشد هم در کنار این نگاه باید نیم نگاهی به رشد و ارتقای مربیان داخلی داشته باشیم. توازن این دو با هم می تواند به رشد مربیگری در کشور کمک کند.

یک سوالی بی تعارف می پرسم، اینکه برجسته می شود این موفقیت یا می گویند این مربی خارجی خیلی موفق بوده، هیچ بحثی در ارزش کار مربیان خارجی نیست، مربیانی چون مورایس و ساپینتو و خمز نیست، ولی اینکه زوم می شود چون اینها موفق بوده اند و ما برویم سراغ مربی خارجی و این را برجسته کنند این چقدر پشتش مسئله دلالی و پورسانت هست.

اجازه دهید اینطور نگاه نکنیم به قضیه، من گفتم آدم مثبت نگری هستم و اینطور نگاه نمی کنم ولی از آن طرف به عنوان شاگرد همه بچه ها و مربیان و همکاران عزیزم این حق را برای خودم می دانم که از مربیان داخلی و وطنی دفاع کنم. ناراحت می شوم از اینکه خارجیها را خیلی روی سر داخلی ها بزنند و بگویند بچه های وطنی توانایی انجام یک کارهایی را ندارند، این را نمی پسندم.

می دانید چرا این سوال را مطرح می کنم چون این منطق درستی نیست، اگر می گویید چون ساپینتو، مورایس و خمز آمده اند و خوب نتیجه گرفته اند برویم سراغ خارجی پس از آن طرف می توانیم بگوییم چون یحیی گل محمدی و فرهاد مجیدی، دو مربی داخلی از بطن آن باشگاه ها بوده اند و نتیجه گرفته اند پس مربی خارجی را بیرون کنیم.

به هر حال می گویند فوتبال بازی عقیده هاست. نظر شخصی ام را گفتم، من می گویم مثلا الان مورایس بیاید پیکان را بگیرد، خیلی می تواند دستاورد بیشتری نسبت به مجتبی حسینی در آنجا ایجاد کند. اینجور هم می شود نگاه کرد به قضیه، در کیفیت و شخصیت بالای مورایس شکی نیست، برداشت غلط نشود، می خواهم بگویم ما تیم های خوب مان را به مربی خارجی داده ایم، حالا نفت آبادان هم قبل از شاهکار ویسی مربی خارجی داشت اگر قرار است مربی خارجی تحلیل شود همه جوره تحلیل شود برای همین اول صحبت هایم گفتم نگوییم خارجی و داخلی ما می گوییم مربی خوب مربی بد و با توجه به شرایطی که در اختیار مربی می گذاریم بیاییم دستاورد و راندمان و عملکرد را بررسی کنیم که به نظر من ما مربیان وطنی خیلی خوبی داریم.

از دیدگاه شما مربی خارجی با چه معیار و استانداردی برای ما خوب است، چون گفتید مخالف آمدن خارجی ها نیستم.

توازن، دستاورد ها. این پاسخ را باید کسانی دهند که تصمیم گیرنده در انتخاب مربی هستند. من الان هر حرفی بزنم چون خودم هم در این چرخه کار می کنم برداشت غلط از حرفم میشود. معیار می توانم الان 10 شاخصه بنویسم و بگویم طبق اینها و با این ریت نمرات آدم هایی با این حالت بگیریم کما اینکه ما بحث اصلا شناخت منطقه ای است و بحث سوق اللجیشی در کشور ما مهم است ولی این سوال شما را مدیران بهتر می توانند جواب دهند تا من چون من هر حرفی بزنم چون در این چرخه کاری هستم برداشت غلط می شود از صحبت هایم.

یک سوال دیگر می خواهم بپرسم، اینکه مربیان خارجی می آیند معمولا  خدماتشان را می فروشند نه دانش شان. مثلا یک نمونه کی روش بود، کاری نداریم خوب یا بد نتیجه گرفت نمی خواهم به این بپردازم، این مربی دستیاری تربیت نکرد، بالاخره دانشی داشت کی روش و آن دانش را در اختیار نگذاشت. آمد خدماتش را ارائه کرد و رفت. راهی هست از این دانش استفاده کنیم یا نه.

به هر حال در خصوص سالهای متوالی حضور کی روش، استدلال ها و تفسیرهای زیادی هست ولی من همین ژاپنی که مثال زدم سرمربی امروزش محصول خروج از همان دستاورد مربیگری و دستیاری است و مراحل آزمون و خطا. حالا چرا در زمان کی روش این مسئله اتفاق نیوفتاده به مدیریت وقت برمی گردد، شاید من به دنبال این هستم خدماتم را ارائه دهم، من یک مربی خارجی هستم آمده ام اینجا می گویم این کار را می کنم و می روم به قول شما پول خدماتم را می گیرم و می روم ولی من می گویم می شود، در روزی که این مربی را می آورید با تمهیدات صحیح و بررسی صحیح تر و مفاد در قرارداد از ایشان حتما بخواهید که اگر هم اطلاعات و دانش درستی دارد آنرا خصوصا در مربیان پایه و بعد مربیان بزرگسال انتقال دهد، با کلاس های متوالی با حضور در سمینار ها و این مسائل قطعا می تواند کمک کند و در نهایت هم پرورش منابع انسانی چه در حوزه مربیگری، حتی ما الان می توانیم مربی خارجی خوب بیاوریم برای ما در حوزه جی پی اس. اصلا این دستگاه جی پی اس و آمادگی جسمانی، چه کمکی می کند و کجا شما را ارشاد درست می کند و کجا شما را به غلط می اندازد. این الان برای ما مهم است، می تواند برای ما مربی خارجی بیاید و بگوید ما برای دوره ناتوانی بازیکنانی که عمل جراحی رباط صلیبی انجام داده اند چه کاری انجام دهیم تا بازیکن در یک زمان مشخص تر و سریع تر آماده تر برگشت به پارگی مجدد نداشته باشد چه دوره ای می تواند باشد. حتما نباید که سرمربی بیاوریم، ما می توانیم برویم مربی خارجی بیاوریم در علوم بدنسازی و تغذیه. اینها خیلی می تواند در حوزه تیم به ما کمک کند و حتی در بخش روانشناسی.

مسئله بعدی که به آن اشاره کردید خب می توانیم مربیان خودمان را بفرستیم تمرین تیم های مطرح را ببینند، در دوره آموزشی شرکت کنند، خودتان این کار را انجام داده اید قبلا یا خیر.

قبلا در فکرش بودم خودم ولی شرایطش مهیا نشد، ولی الان وقتش باشد چرا، چون خیلی خوب است و استقبال می کنم و می تواند به شما الگو دهد.

دستیارهایتان چطور، آنها را اعزام کرده اید یا خیر.

فرصتش مهیا نبود به هرحال اینها مستلزم هزینه است ولی خب خودمان علاقمند هستیم. الان یک چیز جالب بگویم به شما، من مدرک A لایسنس را در سال 88 گرفتم، ببخشید 89، یعنی 13 سال از آن گذشته، ما به خاطر کرونا 4 5 سال است کلاس پرو لایسنس برگزار نشده بعد الان مثلا AFC قواعد می گذارد فوتبال خودمان باید پرو لایسنس باشد ولی ما 5 سال است پرو لایسنس نداشته ایم. الان شنیده ام کمیته آموزش برنامه برگزاری کلاس پرو لایسنس را دارد.

برگردیم به اواسط دهه هشتاد، گفتید اولین بار بود اینفوگرافی آنالیز را ارائه دادید در روزنامه و یک نوآوری بود. آن موقع چطور کار می کردید. محمد ربیعی آنالیز را چطور شروع کرد.

بخشی مهمی از فوتبال بود و قسمت هایی را هم الهام گرفتیم از جناب مجید جلالی و دوستانی که آن وقت عزیزانی بودند که فعالیت می کردیم، کار در روزنامه را به همراه دوست عزیزم پسر دانشمند آقای محمد پالیزوان انجام دادیم، که خیلی خوشحالم تا همین الان هم با هم همکاری می کنیم و آنالیزور مس رفسنجان بودند در این سه سال و بسیار به من کمک کردند. آن موقع در روزنامه گل هم با دوستان انجام دادیم بعد که رفتیم در پروژه کاری، تیم سایپا بود، خوشحالم تیم آنالیزی که داشتم پالیزوان بود، مهرداد خانبان عزیز بود که الان خوشحالم سال ها در تیم ملی و پرسپولیس بود که جزو نابغه ها در کارش است و آقای صادق مقدم که ایشان هم آنالیزور نساجی بودند و این گروه با هم کار می کردیم و خداراشکر همه جزو برترین ها در کارشان هستند.

عجب گروهی بوده. با روزنامه شروع شد.

بله در روزنامه من و پالیزوان در سایپا نفرات اضافه شدند و یکی دو نفر دیگر هم بودند بعد ها در کار مطبوعاتی با یک آنالیزور خوب به اسم فرزاد حبیب الهی رو به رو شدم که الان خیلی خوشحالم فکر می کنم خارج از کشور با برانکو کار می کند. ایشان هم آدم قوی ای بودم، خیلی خوشحالم برای این بچه ها.

آن موقع سخت تر هم بود.

بله الان کلی نرم افزار هست، آن موقع ما آیتم های فنی را یک جور دیگر در می آوردیم با برش فیلم ها، خیلی سخت بود. آن موقع نرم افزارهای قوی مثل الان نبود باور نمی کنید بعدا یک خاطره از این ماجرای آنالیزوری بگویم. دیتای آماری را که دانه دانه فیلم، شده بود هشت دیتای آماری از یک بازی بدست بیاوریم 5 بار یک فوتبال را می دیدیم. من  آنالیزور تیم ملی بودم در بازی های آسیایی گوانگژو، زمان غلامحسین پیروانی. یک خاطره خوب بگویم، ما رفتیم، جالب بود در آنجا امیرحسین پیروانی هم بود، فیلم بازی های حریف را نمی توانستیم گیر بیاوریم. من مجبور بودم بروم ورزشگاه ها و وقتی می رفتیم نمی گذاشتند دوربین ببریم، یک قواعدی داشت. من با دوربین گوشی موبایل آن موقع از این موبایل های نوکیا داشتیم، n95 بود، بازی را فیلم برداری می کردم بعد آنرا می آوردم و روی آن کار می کردم تا یک آنالیزی به تیم نشان دهیم. خیلی سخت بود و آن تیم هم تیم خیلی خوبی بود و جا داشت حداقل سوم مسابقات شود ولی متاسفانه در بازی رده بندی باخت و چهارم شد. آقای غلامحسین پیروانی، استاد بزرگوار، سرمربی آن تیم بود.

الان با یک اپلیکیشن فیفا مسلما دیده اید خود تماشاگران تصویر زمین را می گیرند و تمام اطلاعات بازی را می بینند. خیلی فرق بوده است.

همچنین ببینید:

محمد ربیعی مقابل دوربین طرفداری: اشتباهات داوری نبود چهارم می‌شدیم / بخش اول

بغض محمد ربیعی مقابل دوربین طرفداری: خواهرم در جوانی فوت شد، هنوز حسرت ندیدنش را می‌خورم / قسمت دوم