به گزارش "ورزش سه"، در روز پایانی هفته اول کلاس مقدماتی مربیگری A آسیا، مسابقه ایران مقابل ازبکستان بحث شدیدی در بین حاضران این کلاس ایجاد کرد.
نکته مهم در اینجا بود که تعدادی از شرکتکنندگان این کلاس که از ستارههای سابق فوتبال ایران محسوب میشوند، خود در تیمهای المپیک ایران در دورههای گذشته عضویت داشته و با فضای این تیم و شرایطش کاملا آشنا هستند؛ تیمی که همواره با امیدهای بسیار وارد مسابقات انتخابی میشوند و در نهایت آن را با ناکامی ترک میکنند.

از نظر من به عنوان یک شرکتکننده در این کلاس، موضوع ناکامی تیم ایران با توجه به افزایش زمانش به طول ۵۰ سال، نه یک مسئله که یک عارضه بزرگ در فوتبال ایران است که بخش بزرگی از آن به مسائل مدیریتی بازمیگردد.
انتقادات زیادی که علیه رضا عنایتی و کادرفنی تیم امید مطرح شده، در شرایطی است که بخش زیادی از آموزشهاش ما در کلاسهای مربیگری به این موضوع برمیگردد که برای ساختن یک تیم و ایجاد یک گروه هماهنگ و منظم احتیاج به زمان دارید. اولین سوال من از مدرسین و شرکتکنندگان کلاس این بود که آیا کادرفنی تیم امید زمان کافی را برای ساخت یک تیم تازه داشته یا نه و آیا باشگاهها و مدیریت برنامهریزی لازم را برای ایجاد فضای مناسب در زمان کافی به رضا عنایتی داده بودند یا نه؟ پاسخ مسلما منفی است. این تیم یک هفته قبل از شروع این تورنمنت در اختیار رضا عنایتی و کادر او بوده و طبعا هیچ مربیای نمیتواند در این زمان کم، آن هم در شرایط غیرباشگاهی، تفکرات خود را در قالب یک تیم هماهنگ برای دنبالکنندگان به نمایش بگذارد.

همچنین برای من مسئله تدارکات تیم امید همچنان مورد نظر بود. اینکه آیا تیم امید ایران هرگز در مسابقهای شرکت کرد که فشار آن برابر با بازی با تیم هماهنگ و قدرتمند امید ازبکستان باشد یا نه؟ از یک ماه قبل و بعد از بازی دوستانه عراق، رضا عنایتی همواره به دنبال اردو و هماهنگی این تیم بود اما به هر حال شرایط فوتبالی طوری نبود که این تیم در یک اردوی طولانی مدت وارد این مسابقات بشود و به هر صورت تیم امید هم با شرایط ملی و در روزهای فیفادی فرصت دور هم بودن را پیدا کرد که به نظر من همین مسئله باعث شد ما توانایی بازی با فرمیشنهای مختلف و موقعیتهای دشوار را نداشته باشیم.
البته شخصا به خودی خود این میزان هیاهو را درباره تیم امید و حذف از مسابقات از چرخه انتخابی برای بازیهای المپیک که رشته چندان پراهمیتی هم در این مسابقات نیست، سوال برانگیز میدانم (این مسئلهای است که باید روی آن به صورت کلی تجدیدنظر بشود) اما اگر واقعا تیم امید چنین اهمیتی در فوتبال ایران دارد، پس مبنای تشکیل آن برای یک دوره چهار ساله باید صعود و موفقیت باشد و حتی اگر به عنوان مثال از ابتدا به مهدی مهدویکیا اعتماد شده بود، او میتوانست کارش را در این مسابقات ادامه بدهد؛ همانطور که رضا عنایتی در مصاحبهاش در فرودگاه به این موضوع اشاره کرد که یک نفر را پیدا کنید و به او اعتماد کنید و کار را به دست او بدهید.
در این بین باید به نکتهای هم اشاره کنم؛ موضوع میزبانی، به خصوص در کشور ازبکستان، همواره یک فاکتور مهم برای موفقیت و عدم موفقیت تیمهای ایرانی محسوب میشود، چون به صورت سنتی تیمهای باشگاهی و حتی ملی فوتبال ما همواره در این کشور به سختی موفق به پیروزیهای قاطع شدهاند و به اعتقاد من انتظار داشتن از رضا عنایتی و تیمش (در حد پیروزی در خاک ازبکستان) چندان منطقی نبود. البته که این تیم باید نمایش بهتری از خود نشان میداد اما آنچه که در ذهن و آرزوی ما بود، به پیشنیازهایی احتیاج دارد که در غیاب یکدلی و اتحاد، میل پیشرفت و تعامل بین مربیان باشگاهی و ملی و همچنین مدیریت صحیح هرگز رخ نخواهد داد.
من به شخصه این شکست را بر عهده سرمربی تیم امید نخواهم انداخت و تصورم بر این است که مشکلاتی بزرگتر دست و پای بچههای شایسته ما را در این راه سنی میبندد. ۵۰ سال ناکامی؛ به این رقم خوب دقت کنید.
جهت ارسال نظر ابتدا عضو شده یا وارد شوید