به گزارش "ورزش سه"، با رجوع به صفحه اینستاگرام و آخرین پست، عکس و نوشتهی «بهناز طاهرخانی» که با پیراهن شماره ٨ تیم ملی فوتبال زنان سابقهی بستن بازوبند کاپیتانی را هم در کارنامه دارد قصه عجیب و دردآوری به چشم می آید.
بهناز طاهرخانی روز نوزدهم آذر 1402 در کمال ناباوری آخرین پست صفحه خود را منتشر کرده که مضمون عکسها و نوشتهی آن ارتباط عجیب، غمبار و دردآوری با واقعهی اسفبار و اسفناک بامداد سوم دیماه و حادثه تلخ تصادف خودروی کرایهای خودش و دو ستارههای دیگر تیم ملی فوتبال زنان ایران پیدا میکند.
بهناز طاهرخانی، ملیکا محمدی و زهرا خواجوی بازیکنان اصلی تیم ملی و باشگاه خاتون بم در خودرویی کرایهای بامداد سوم دی دچار سانحه ی مرگباری می شوند که منجر به درگذشت ملیکا محمدی شد.
نکتهی عجیب این است که آخرین پست صفحه بهناز طاهرخانی دو هفته زودتر یعنی 14 روز قبل واقعه ی تصادف منتشر شده است؛ در این پست چهار عکس از بهناز طاهرخانی و ملیکا محمدی وجود دارد. شکل عکسها و هر عکس به گونهای است که انگار خداحافظی موقتی را به ذهن متبلور می کند.
بهناز طاهرخانی در یک طرف عکس ها نشسته است و ملیکا محمدی هم ایستاده. آنها با لبخند به هم دست می دهند، و در آخر ملیکا محمدی علامت تأیید را با دست خود و لبخند به نمایش میگذارد.
در تمام فرم ها طاهرخانی روی سکو با توپی فوتبال و کیسهی وسایل تمرین نشسته و ملیکا محمدی ایستاده و کوله پشتی به دوش است؛ انگار بیقرار رفتن است یا عزم رفتن او را در آغوش گرفته و کوتاه نمیآید.
نوشته و کپشنی که بهناز طاهرخانی برای
آخرین پست صفحهاش انتخاب کرده و این پست را برای ملیکا تگ کرده هم
بسیار عجیب است:
«شوق اگر هست شکایت ز گرفتاری نیست
نشود دام و قفس مانع پرواز کسی»
آن هم با استیکر پرواز عقابی و علامت تایید!
حال 15 روز از انتشار این پست بهناز طاهرخانی بهعنوان آخرین پست صفحه ی اینستاگرامش میگذرد و یک روز قبل، ملیکا محمدی در کنارِ خودِ بهناز طاهرخانی برای همیشه به آسمان پرواز کرد و او هم با آسیبهای شدید در ناحیه گردن، کتف و سر روی تخت بیمارستان از کما خارج شده و ضریب هوشی ٩ را تجربه میکند.
قصهی دردآور و عجیب آخرین پست صفحه ی
اینستاگرام بهناز طاهرخانی انسان را به فکر فرو میبرد که انگار برخی
نشانه ها خودی نشان می دهند.
بهناز طاهرخانی هنوز از واقع تلخ پیش آمده و درگذشت صمیمیترین دوست
زندگیاش که سالهای سال با هم در سطح ملی و باشگاهی فوتبال بازی
کردند خبر ندارد؛ توان خبردار شدن هم در او نیست، اما بیشک قصه از
آنجایی دردناکتر خواهد شد که بهناز طاهرخانی و زهرا خواجوی، پرواز
ملیکا محمدی به آسمانها را بشنوند و مجبور باشند باور کنند چنین
اتفاق هولناکی را.
پوریا تابان
جهت ارسال نظر ابتدا عضو شده یا وارد شوید