هومن افاضلی نبود سخت افزار مناسب طی دوران رشد یک بازیکن را معضل اصلی در ضعف بازیسازی فوتبالیست های لیگ برتری می داند و همچنین معتقد است با تمرین و صحبت نمی توان شکل بازی یک بازیکن لیگ برتر را تغییر داد چرا که پرورش او به شکل دیگری انجام شده است

به بخش پایانی گفتگو با هومن افاضلی در میز تاکتیک طرفداری رسیده ایم. در این بخش به آنالیز و شکل بازی مس رفسنجان، چرایی انجام نشدن بازی سازی از عقب زمین در لیگ برتر و همینطور راهکارهای مدیریتی و فنی برای حفظ تیم های انتهای جدولی در لیگ برتر پرداختیم.

این گفتگو را می بینید و می خوانید:

صحبت از تیم های مدعی که شد، از محمد ربیعی به عنوان بهترین مربی فصل یاد کردید. مربی دیگری بوده است که کارش شما را شگفت زده کرده باشد؟ یعنی مثلا از نظر تاکتیکی بگویید که عجب کاری کرده است. حالا نمی دانم از ربیعی چنین نمایشی را انتظار داشتید یا نه.

من آقای ربیعی را خیلی سال است که می شناسم. شگفت زده نشدم. ولی کارش را قابل تحسین و احترام می دانم. چون با تیمی این کار را کرده است که پارسال به لیگ برتر آمده است. می دانید که حداقل سه یا چهار سال نیاز دارند که بتوانند خودشان را با یک لیگ بالاتر آپدیت کنن و بعد برای سهمیه و جام بجنگند. اما این تیم خیلی سریع تر از آنچه که باید دارد این کار را انجام می دهد. هم در انتخاب نفرات خیلی خوب عمل کرده است. هم مدلی که در تمرین انجام می دهد، همان چیزی است که در بازی ای که می خواهد انجام بدهد می خورد. این مجموعه به صورت متوازن دارد پیشرفت می کند که این چیزی است که در تیم های کشورمان فقط در یکی دو تیم دیگر داریم.

دوست دارید مدل بازی مس را هم به مخاطبان نشان دهید؟

بله. تیم مس هم با سه مدافع وسط بازی می کند. با دو بازیکن کناری بسته به اینکه این بازیکنان کناری در واقع با چه دیدگاهی در آن بازی، بازی کنند، تیم شان را سازماندهی می کنند. بسته به اینکه این نفراتی که در کنار هستند، این دو بازیکن را بر مبنای استراتژی بازی اش انتخاب می کند. اگر با حریفی که عقب تر بازی می کند بازی کند، این دو نفر یک در مقابل یک دفاعی بهتری خواهند داشت. همه را طی یکی دو سال جذب کرده است. اگر بخواهد تهاجمی تر بازی کند، از عناصر تهاجمی ترش در این پست ها استفاده می کند تا به وزن تهاجمی خودش استفاده کند. در فاز تدافعی اگر بخش دفاع برایش مهم تر باشد، این دو نفر قابلیت دفاع بیشتری دارند و در غیر این صورت یکی از این بازیکنان را با توانمندی اضافه شدن استفاده می کند. بهترین نفراتش را در این دو پست می گذارد. و منشا که به عنوان مهاجم برایش بازی می کند.

و مربی که عملکردش شما را شگفت زده کرده باشد، داشتیم؟

نه بقیه کسانی که بودند، طبق روال سال های گذشته بودند. کم و بیش یا در حد انتظار یا با یک نوسانی پایین تر یا بالاتر بودند.

مسئله ای که کارشناسان می گویند، ما در بازیسازی از عقب زمین مشکل داریم. یکی از دلایل را کیفیت زمین عنوان کردید. از رده های پایین تر فوتبال پایه ما خوب کار نشده تا بالا آمده، اما چطور می شود این مشکل را حل کرد؟

این بچه هایی که الان بازی می کنند، در این پست های دفاعی، امروز در فوتبال این 5 بازیکن مهم ترین بازیکنان در ساخت بازی هستند. ما به خاطر نوع آموزش و به خاطر شکل زمین هایی که داریم، چون وقتی شما زمین خوبی ندارید، پاس داده می شود و توپ لو می رود. بعد دفعه بعد مربی می گوید تا توپ را گرفتی بلند بفرست. بنابراین ما این بازیکنان را تولید نمی کنیم تا بازی کنند. چه در رده های پایه چه در بزرگسالان. همین ها می آیند به لیگ برتر. آن وقت شما می خواهی اینجا برخلاف همه آموزش هایی که دیدند، همه آن ذهنیتی که در طی 15 سال یا 10 سال آموزش فوتبال به آن ها داده شده است، طور دیگری بازی کنند. خب این خیلی سخت است. خیلی مشکل است که شما بتوانید این ذهنیت را در 24 سالگی از یک بازیکن بگیری. می توانم بگویم به تعداد انگشتان یک دست در لیگ برتر مدافعی ندارید که با توپ در زمین راحت باشد. هستن ولی حداکثر 5 نفر هستند. برای یک لیگ خیلی کم است. نتیجه اش این می شود که در همه تیم ها شما این نفرات را به ندرت می بینی. هرقدر هم که شما صحبت کنی، با تمرین و صحبت خیلی سخت است که این را در یک بازیکن عوض کنی. یادمان هم باشد که مربیان با دو باخت عوض می شوند. ممکن است خیلی هم علاقه نداشته باشند که این را وارد چرخه لیگ کنند. مثلا شکلی بازی کنند که با بقیه تیم ها فرق دارد. هرکار کنی بازی در این زمین ها مشکل است، آموزش داده نشده، بعد مربی تیم های لیگ برتری ما به خصوص آنانی که توقع زیادی داریم، دنبال ریسک نمی روند. الان بیشتر تیم ها به محض اینکه بازیکنان صاحب توپ می شوند، دنبال یا بازی قطری هستند یا بازی طولی پشت دفاع حریف هستند. به ندرت بازی سازی می کنند چون ریسکش بالاست. حتی شما به هافبک هایتان هم پاس بدهید، با این شرایط زمین، در کنترل چرخش ها، در مورد سپاهان هم گفتم، سخت می شود. اینکه سپاهان این را ندارد یا کمتر دارد، برای این نیست که مربی نمی خواهد، برای این است که این بازی نشده است و حالا بازیکنان در این سطح می خواهند بازی کنند، سخت شان است، توپ لو می رود و با دو باخت هم مربی عوض می شود. توقع شما باید امکانات و شرایط بخواند. و ما برای آن فوتبال شرایط را آماده نکردیم. دو خاطره فوتبال خارجی تعریف کنم. یک روز تیم بارسلونا در زمان پپ، پیشرو در زمینه بازی روی زمین است، رفتند در جایی بازی کردند و بازی را باختند. بسیار بعد از آن بازی، تیم بارسلونا به زمین اعتراض کرد. که این زمین آب داده نشده است. خب این جزو کانسپت های یوفا است. وقتی زمین مقداری نم دارد، سرعت توپ افزایش پیدا می کند. چون آنجا زمین ها آب را نگه نمی دارند ولی روی چمن سرعت توپ را زیاد می کند. این باعث شده بود سرعت چرخش توپ کم شود. ما هیچ زمینی در ایران نداریم که اگر شما قبل از بازی آب بدهی، آسیب نبیند. برای اینکه زمین ها آسیب نبیند این کار را نمی کنند. می خواهم بگویم استانداردها چقدر متفاوت است. حتی تیم های تراز اول هم با یک چیز ساده بازی شان به مشکل می خورد. بعد از آن یوفا تصویب کرد که در تمام بازی ها باید بین دو نیمه و قبل از شروع بازی، زمین آب دهی شود. و تیم ها بخاطر اشکال سخت افزاری بازی شان دچار اخلال نشود. یک مورد دیگری که هست، باز قبل از این داستان، تیم چلسی با سرمربیگری ژوزه بازی داشت. با بارسلونای رایکارد بازی داشت. این ها باید چمن استادیوم چلسی را تغییر می دادند. این کار را نکردند. یک زمینی بود پر از گل، اگر یادتان باشد رونالدینیو در بارسلونا بود. بارسا آمد عین تانکی در گل گیر کرده است، در آن زمین نتوانست بازی کند. این کاری بود که مورینیو انجام داد برای اینکه بتواند بازی حریف را تحت تاثیر قرار دهد. یادم است که قدیم ها زمین های شمال همینطوری بود. شب می خوابی در هتل هیچ بارونی نباریده است و صبح چمن پر از آب بود. خودشان آب می انداختند. این ها چیزهایی است که روز به روز دارند جلویش را می گیرند برای اینکه بتوانند آن پکیج فروشی را درست کنند. فوتبالی که تماشاگر از همه چیز لذت ببرد. اگر می خواهیم که یک لیگ برتر داشته باشیم، باید به تک تک این مسائل توجه کنیم. الان ما فقط می خواهیم بازی ها را برگزار کنیم تا تمام شود. این یک اشکال بسیار بزرگ است که باید سعی کنیم برنامه ریزی کنیم و برطرف کنیم. مطمئن هستم که این صحبت ها را در سازمان لیگ و فدراسیون متوجه می شوند. آقای بهاروند خودش هم بازیکن بوده، هم مربی بوده، هم مدیرعامل بوده، هم رئیس هیات فوتبال بوده. آقای کشوری فر هم خودش فوتبالیست و مدیرعامل و هیئت مدیره و هیات فوتبال بوده است و همه را می دانند. اگر بخشی از آن انجام نمی شود، از دست سازمان لیگ خارج است. کسانی که ورزشگاه ها را در اختیار دارند، چون بیشتر ورزشگاه ها برای وزارت ورزش است، باید به آن ها توجه بیشتری شود.

روزی که شما پارس جنوبی را نیم فصل تحویل گرفتید، که فراز کمالوند هم سرمربی بود، این تیم مدعی سقوط را تا رده دهم بالا آوردید و توانستید که این تیم را نگه دارید. محمود فکری هم با نفت مسجد سلیمان تجربه مشابه دارد و تیم را از فراز کمالوند تحویل گرفته است، چه توصیه ای به فکری دارید.

آقای فکری خودش استاد است. ولی اگر من در آن شرایط بودم. چون این تجربه را با ماشین سازی هم داشتم. اگر شما وارد تیمی می شوید، قبل از اینکه شما به عنوان مربی بتوانید در تیم تاثیر بذارید، مدیر می تواند تاثیر بگذارد. یعنی اگر رفتن یک مربی جدید آوردند، باید به نوع فکر کردن آن مربی هم احترام بگذارند. اگر آن اتفاق رخ ندهد، مربی به تنهایی نمی تواند کاری کند. مربی باید شرایطی را فراهم کند که فکر کنند. باید تغییر را در نحوه مدیریت باشگاه هم ببینیم. نمی شود فقط مربی را عوض کنید. مجموعه باشگاه باید با مربی همراه باشد و خواسته هایش را از نظر مدیریتی انجام دهد. چرا می گویم مدیریت؟ چون تا ذهن بازیکن را در اختیار نگیرید، نمی توانید در تیم تغییر درست کنید. چون بازیکنان ربات نیستند و انسان هستند. وقتی می بیند که لباس خوب ندارد، پول نمی گیرد، زمین تمرین ندارد و توقع از آن زیاد است و با هر مساوی و باختی می رود زیر فشار، هیچ شانسی برای آن تیم وجود ندارد. وقتی یک نفر جدید می رود، باید بتواند در تیم تغییر ایجاد کند. دومین مسئله این است که باید اتحاد تیمی درست کنید. معمولا این تیم ها گروه گروه می شوند. بین خودشان هم مسئله به وجود می آید. باید در قدم اول تیم را باید به سمت یکدیگر برگردانی. باید بتوانید اتحاد تیمی درست کنی. در پرداخت ها ثبات درست کنی. بعد از این می توانی سراغ مسائل فنی بروی. اگر این کار را نکنی، هرطوری هم که تمرین کنی، سازماندهی کنی، در زمین نمی آید. چون بچه اختیارش با شما نیست. ذهنش درگیر چیزهای دیگری است. اصلا خیلی ها فوتبال بازی می کنند که بتوانند خانواده شان را تامین کنند و بهتر کنند. وقتی یک تیمی زیر فشار است، اول شما باید شرایط متعهد کردن دوباره آن ها را فراهم کنید. بعد از آن می توانید با کار فنی سازماندهی جدیدی داشته باشید. اینکه شما ساختار جدیدی درست کنید. گاهی لازم است چند بازیکن جدید بیاوری که انرژی جدید در تیم به وجود آوردند. این ها تجربیات من است. یکی دو تا مسئله کوچک دیگر هم هست که اجازه بدهید برای خودم نگه دارم.

اتفاقا سوال بعدی درخصوص تجربه تان در ماشین سازی بود. کلا می خواستم بپرسم برای تیم هایی که مدعی سقوط هستند، چه راهکارهای مدیریتی و فنی هست که فکر کنم پاسخش را دادید.

قطعا همان است. فقط من به شما عرض می کنم که بازیکنان بعد از اینکه شما آن کارها را انجام دادید، حالا می آیند در زمین و باید نتیجه کارهای تمرین را در زمین هم بگیرند. برای همین است که این تیم ها نیاز دارند شروع کنند به امتیاز گرفتن و لازم نیست بازی را ببرند. باید کوچک کوچک امتیاز بگیرند تا ببرند. بنابراین هیچ بازی را نباید دست خالی بیرون بیایند. این به آن ها اعتماد به نفس می دهد.

همچنین ببینید:

هومن افاضلی در میز تاکتیک طرفداری؛ پکیجی که ما برای فوتبال مان ساختیم قابل فروش نیست! / قسمت اول

هومن افاضلی در میز تاکتیک طرفداری؛ بهترین مربی لیگ محمد ربیعی است / قسمت دوم