به گزارش "ورزش سه"، این حرکت غیرمعمول وزیر را اگر در کنار روند برگزاری انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال قرار دهیم ممکن است به نکات قابل‌توجهی برخورد کنیم.آن‌هم در شرایطی که نمایندگان مجلس و البته صداوسیما  تمام تلاش خود را برای سلب صلاحیت از کاندیدای اسم و رسم دار انتخابات انجام دادند.
اما چه چیزی باعث می‌شود با اینهمه فشار در خصوص مهدی تاج انتخابات به‌راحتی برگزار شود و طبق پیش‌بینی‌ها او بتواند کرسی ریاست فدراسیون را به‌راحتی تصاحب کند؟  حضور دولت در این امر کاملا مشهود است. 


کافیست اتفاقات را یکبار دیگر مرور کنیم. دولت رئیسی اصلا دوست ندارد قافیه را در زمینه‌ی فوتبال به دولت پیشین واگذار کند. دولت حاضر به زعم خود بر این باور است که عملکرد دولت روحانی در عرصه ملی موفقیت آمیز بوده است و رضایت مردم را به همراه داشته است. آنها حذف ایران در جام جهانی ۲۰۱۴ را آبرومندانه و ۲۰۱۸ را افتخار آمیز می‌دانند و اصلا دوست ندارند در چنین برهه‌ی حساسی که حالا در گروهی قرار دارند که دو تیم از آن دشمنان قسم خورده‌ی سیاسی حاکمیت ایران محسوب می‌شوند قافیه را واگذار کنند. خب نتیجه چه می‌شود؟
اردوی قطر و مشورت وزیر ورزش با بزرگان تیم ملی و قس علیهذا... باید توجه داشت که حمید سجادی حتی به عاقبت کار خودش هم اندیشیده است و بعید است نادانسته از واکنش‌ها و تهدید‌های مجلس به سوال در وهله اول و استیضاح وی در مرحله بعد چشم‌پوشی کرده باشد و دست  به چنین اقدامی و حمایت همه‌جانبه از تصمیمات مجمع فدارسیون فوتبال زده باشد. 
فراموش نکنیم که وضعیتی که ورزش کشور در آن قرار دارد یک وضعیت استثنائیست که به دولت مجوز این‌کار را می‌دهد تصمیمات انتحاری با هزینه گزاف را متقبل شود تا در یک رویکرد رئالیستی و محاسبه هزینه و فایده بتواند به مقصود مورد نظر برسد. هزینه این عمل دولت شاید استیضاح حمید سجادی باشد اما تصمیم اتخاذ شده همین است و همگان ملزم به پذیرش آن هستند و طبعا با آن کنار خواهند آمد. 
به هر حال از نظر دولتمردان ، نتایج مدنظر و آبرومند در دوره‌ی تاج و دوستانش اتفاق افتاده پس اعتماد کردن به تاج برای دولت قماری است که ریسک کمتری برای آنها در بر دارد آن هم در فوتبالی که ظاهرا در آن قحط‌الرجال موج می‌زند.این اعتماد تا آنجا پیش رفته که حتی تلویزیون با آن هجمه عجیب و غریب تاثیری بر فرایند انتخابات و پیروزی قاطع تاج نگذاشت. 


البته مشکل اینجاست که باخت این "بازی" ممکن است بسیار خطرناک باشد. بخصوص که سایه‌نشینها منتظر اتفاقاتی‌اند که نظریات پیشین‌شان به اثبات برسد. اگر تا پیش از این فقط اسکوچیچ مسئول حذف تیم از جام جهانی و نتایج ضعیف محسوب می‌شد حالا در صورت عدم‌نتیجه گیری از صدر تا ذیل مسئولان سیاسی و ورزشی کشور، بازیکنانی که با چیزی شبیه به کودتا این وضع نابسامان را به وجود آوردند و بدعتی جدید را در فوتبال ایران بنا نهادند باید پاسخگو باشند.
به احتمال فراوان تیم ملی ایران با اسکوچیچ یا هر کس دیگری از این تورنمنت هم مانند گذشته حذف می‌شد اما حالا با این تغییرات مردم تنها صعود و یا حذفی آبرومندانه‌تر از دوره‌های گذشته را می‌پذیرند یعنی حتی حذفی بهتر از سال ۲۰۱۸ و این موضوع فشار بیشتری را بر دوش کادر جدید تیم ملی خواهد گذاشت. 
اما در انتها مهدی تاج می‌ماند و تنها وعده‌ی انتخاباتی‌اش که خیلی زود به آن عمل کرد و کی‌روش را به تیم ملی برگرداند تا شاید بدون باخت فوتبال را ترک کند. با مرور کامنتها و فضای رسانه‌های اجتماعی می‌شود دریافت که او در گام اول نسبت به گذشته کاملا موفق عمل کرده و اگر بازی ها در قطر هم مطابق میل او پیش برود، این قمار سرنوشت ساز را با قدرت برده و پرونده ویلموتس و حواشی دیگر را در اسید حل خواهد کرد! 
سعید قاسمی