به گزارش "ورزش سه"، اتفاقاتی که پس از قهرمانی تیم ملی اسپانیا در جام جهانی زنان در تابستان گذشته رقم خورد جنجال بزرگی را در فوتبال این کشور به همراه داشت. 

رفتار زشت و ناشایست لوئیس روبیالس در مراسم اهدای جوایز باعث شد که موجی از انتقادات علیه او شکل بگیرد و رییس فدراسیون فوتبال اسپانیا از سمتش برکنار شد و حتی فیفا هم نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد تا مشخص شود که کاملا جدی با این موضوع برخورد خواهد شد. 

هرموسو شب گذشته در مراسم اهدای جوایز بهترین‎های سال از سوی فیفا حضور داشت و نامزد دریافت جایزه بهترین بازیکن زن سال بود که در نهایت به آیتانا بونماتی رسید. اما او صحبت‌های جالبی را درباره اتفاقاتی که رخ داده بود مطرح کرد که با هم می‌خوانیم. 

روبیالس و اتفاقات: قهرمانی در جام جهانی حسی است که هیچ چیز نمی‌تواند جایش را بگیرد. من هنوز نتوانستم به خوبی از آن لذت ببرم چون اتفاقات بسیاری پس از آن رخ داد. این باعث عصبانیت من شد. ما هزاران عکس داریم که به یاد داشته باشیم قهرمان شدیم. این بهترین لحظه عمر من بود. اصلا نمی‌دانستم که پس از آن قرار است چه اتفاقی رخ دهد. 

1920922

وقتی این اتفاق افتاد، من به مسیرم ادامه دادم و سعی کردم بخندم. آنها من را قضاوت کردند چون خندیدم. من اصلا دنبال چنین چیزی نبودم. هیچ چیزی برنامه‌ریزی شده نبود. همه از قهرمانی لذت می‌بردند و اسپانیا محو درخشش ما بود. اتفاقی که پس از آن افتاد بدتر بود، آنها من را متهم کردند و بهترین لحظه عمرم خراب شد. 

شکایت: این اتفاق را گزارش کردم چون ارزش‌هایم را دنبال می‌کردم. این اتفاق آسیب بسیاری به من زد. باید گزارش می‌شد. او نمی‌توانست مدعی شود که اتفاقی رخ نداده است. من احساس جسارت و قدرت داشتم که این کار درست را انجام دهم. بسیاری از مردم می‌پرسند که آیا این کار سود مالی برای من داشته است... من بر اساس احساسم پیش رفتم چون افراد بسیاری آسیب دیده‌اند. 

افراد بسیاری این اتفاق را گزارش نکردند اما من این کار را کردم تا هر دختری بتواند پس از من این مسیر را طی کند. روزهای بدی داشتم اما اگر این کار به کسی کمک کند، برایم کافی است. لازم نبود که گریه کنم تا نشان دهم که چه حال بدی دارم. من شکایت کردم اما به زندگی‌ام هم ادامه دادم. 

1925345

فشار از سوی روبیالس: در هواپیما با او صحبت کردم. به من گفت که ویدیو ضبط کن و بگو اتفاقی رخ نداده است. گفت که این کار را برای دخترانش انجام دهم که انتهای هواپیما در حال گریه بودند. به او گفتم این کار را نمی‌کنم. از من خواهش کرد به این موضوع فکر کنم. از بازیکن دیگری خواهش کردند و پس از آن من بیشتر تحت فشار بودم. 

آنها در ایبیزا هم ادامه دادند و من از مدیر برنامه‌هایم خواستم تا کاری کند که دست از سرم بردارند. مدام اصرار داشتند. پاپاراتزی‌ها همه جا دنبالم می‌کردند. در خیابان بودم و مدام به پشت سر نگاه می‌کردم تا ببینم آیا کسی دنبالم هست یا نه. مجبور شدم مادرید را ترک کنم و به مالاگا رفتم. مجبور به فرار شدم، در حالی که کاری نکرده بودم.