در روز پایانی بعید به نظر می‌رسید آرسنال قهرمان شود. آرتتا در اعماق وجودش این را می‌دانست، اما این مانع از رؤیاپردازی او نشده بود...

اختصاصی طرفداری | در روزی که خداحافظی و جدایی و درد همیشگی آن، حرف اول را می‌زد، منچسترسیتی رکورد حقیقتاً بی‌نظیری را با کسب چهارمین قهرمانی متوالی خود در لیگ برتر انگلستان به‌جای گذارد. سعی در کوچک جلوه‌دادن آن به‌راستی بیهوده است.

شاید تعریف یورگن کلوپ مربی مهاجر لیورپول، بهترین وصف ممکن برای رکورد خارق‌العاده پپ گواردیولا باشد. روز جمعه کلوپ گفته بود مرد اسپانیایی بهترین مربی جهان است.

اگر مربی دیگری را در آن باشگاه قرار دهید، آنها چهار بار پیاپی قهرمان لیگ نمی‌شوند. این فقط به او و تیمش بستگی دارد.

و گواردیولا با ادای احترام به رقیب بزرگ خود، پر از احساس بود. جملاتی که با کمی اشک همراه شد؛

دلم برای او بسیار تنگ خواهد شد. یورگن بخش مهمی از زندگی من بوده است. او مرا به‌عنوان یک سرمربی به سطح دیگری رساند. فکر می‌کنم ما نسبت به همدیگر احترام خاصی قائلیم. حس می‌کنم او روزی باز می‌گردد. فقط باید بگم از تمجید او بسیار سپاسگزارم.

امیرحسین صدر

۲1 مه ۲۰۲۴

همه می دانستیم سیتی قهرمان خواهد شد

در رقابت فوق‌العاده ٣ تیمه این فصل که در چند بازی آخر و با ٢ شکست پیاپی لیورپول در مقابل کریستال پالاس و اورتون به رقابت ٢ تیمه ای میان سیتی و آرسنال تبدیل شد، گویا همه ما ازته‌دل می‌دانستیم این بار نیز کسی جلودار آبی آسمانی پوشان گواردیولا نخواهد شد.

شاید بهترین تسلی برای آرسنالی‌ها آگاهی از این امر باشد: آنها تنها تیمی نیستند که این راه طولانی را باصلابت و مبارزه طی کردند و در پایان دست‌خالی ماندند. آنها تنها تیمی نیستند که پس از هفته‌ها برتری مداوم پیش از رسیدن به خط پایان، ناگهان منچسترسیتی را دیدند که ناباورانه و زودتر از آن‌ها از خط پایانی عبور کرد.

لیورپول در دو نوبت به این شکل ضربات هولناکی از سیتی دریافت کرده. در سال ٢٠١٩، تیم یورگن کلوپ ٩٧ امتیاز جمع‌آوری نمود، در تمام فصل فقط یک بازی لیگ برتر را باخت؛ اما باز هم عنوان قهرمانی را کسب نکرد. سیتی با یک امتیاز بیشتر جام قهرمانی را از آن خود کرده بود.

سپس، سه سال بعد، سناریوی مشابهی دوباره تکرار شد. لیورپول با ٩٢ امتیاز به کار خود پایان داد، تنها دو بار شکست خورد؛ اما بازهم عنوان قهرمانی را به دست نیاورد. سیتی دوباره با یک امتیاز بیشتر از قرمزپوشان مرسی ساید مقام قهرمانی لیگ برتر را به دست آورد.

سبز، سبز و سبزتر

با آگاهی از آمار و تجربه و شناخت کامل سیتی، بعدازظهر یکشنبه و در آخرین روز فصل، همه چیز همان‌طور که ما انتظار داشتیم بدون هیچ معجزه‌ای پیش رفت. توپچی‌های جوان و تماشایی باز هم بسان لیورپول در فصول گذشته متوجه شدند، پایان دادن فصل به شکلی کامل و عالی چقدر سخت و دشوار است و چه دردسرهایی دارد. آنها با سوت پایان آخرین بازی فصل در عین پیروزی مقابل اورتون به‌خوبی درک کردند در برابر حریفی چون سیتی هنوز به‌اندازه کافی مسلح نیستند و توپخانهٔ توپچی‌ها به مهمات بیشتری نیاز دارند.

نکته عجیب و ستودنی قهرمانی‌های سیتی این است؛ همه ما آن‌قدر به کاری که تیم سیتی پپ گواردیولا انجام می‌دهد عادت کرده‌ایم که آن را خیلی عادی و ساده می‌پذیریم، اما به‌راستی به این آسودگی نیست. سیتی موارد غیرعادی را عادی کرده و این خارق‌العاده و شگفت‌انگیز است.

تیم آرسنال به رهبری میکل آرتتا فصل خود را با ١٦ پیروزی از ١٨ بازی آخر خود به پایان رساند و سیتی با شکست وستهم دیوید مویس - یکی دیگر از مربیان مهاجر فصل - برای چیزی نمی‌جنگید، فصل خود را با ٩ پیروزی به پایان رساند. در فصل گذشته، هم ابی پوشان منچستر، گوی سبقت را با ١٢ برد پیاپی از آرسنال نمودند.

این نمایش ثبات با قدرتی انکارناپذیر اتفاقی نیست.

اگرچه گواردیولا گفته بود؛

درک می‌کنم. اختلاف بسیار نزدیک بود. اما من کلاهم را برای لیورپول و آرسنال برمی‌دارم. اگر در هفته‌های پایانی و در بازی آخر همچنان امیدوار هستید، به این معنی است که فصل فوق‌العاده‌ای داشته‌اید، حتی اگر فاصله میان تیم‌های اول و دوم و سوم در روز پایانی زیاد به نظر برسد.

شاید در آینده، سرعت سیتی کاهش پیدا کند. بر اساس نظریه‌ای که در محافل فوتبالی در باره لیگ برتر وجود دارد بسیار شنیده‌ام؛ زمانی که گواردیولا، و متعاقب آن تکسیکی بیگیریستین، مدیر فوتبال و سومین چرخ کاتالان و مدیر اجرایی، فران سوریانو، سیتی را ترک کنند، نزول سیتی آغاز خواهد شد، و تنظیم مجدد پیش روی قهرمان قهرمانان انگلستان ساده نخواهد بود.

خوب، این امری بدیهی است، اما در حال حاضر با حضور گواردیولا و تیم او، تمایل به اثبات آنچه که شانس کمی برای موفقیت در آن وجود دارد بی‌مورد به نظر می‌رسد.

این بحث‌ها برای پایین کشیدن سیتی، خود را به این در و آن در زدن به چشم می‌آید. تلاشی بیهوده است، چنگ زدن بی‌فایده‌ای در عین ناامیدی و استیصال.

حقیقت امر این است که سیتی با کسب چهارمین عنوان متوالی، چیزی که قبلاً از این هرگز در تاریخ فوتبال انگلستان انجام نشده است، خود را در این دوران پرشکوه باشگاه، در تاریخ فوتبال این کشور تا ابد ماندگار کرد.

کار گواردیولا در باشگاه سوم خود بعد از بارسلونا و بایرن مونیخ از نظر مقیاس و سبک و سیاق و راه و روش بدون هیچ غلوی، بیش از اندازه چشمگیر بوده است و بدا به حال دیگران، در حال حاضر هیچ نشانه‌ای از کاهش سرعت هم وجود ندارد.

بوسه‌ای دیگر

اینک سرمربی منچسترسیتی پس از پیروزی ١-٣ مقابل وستهم در اتحاد، ششمین عنوان قهرمانی لیگ برتر در هفت سال گذشته را به دست آورده است، و دراین‌بین لیورپول کلوپ تنها تیمی بوده است که انحصار آن‌ها را برهم زده است. در این برهه، رقابت کلوپ و گواردیولا با ثبت نتایج باورنکردنی لیورپول و سیتی حقیقتاً معنای دیگری به سطح و رقابت داده بود. تیم‌های این زوج، چهار مرتبه بالاترین امتیازات در تاریخ لیگ برتر و چهار بار طولانی‌ترین برد پیاپی را کسب کرده‌اند.

بنابراین اینک با ترک کلوپ از لیورپول، باید از آرسنال سپاسگزار باشیم. بدون توپچی‌ها، تسلط سیتی تقریباً بدون چالش باقی می‌ماند.

کسانی هستند که رقابت عنوان قهرمانی این فصل را کسل‌کننده خوانده‌اند. کسانی که از برتری دائمی سیتی خسته و دلخور هستند، به‌ویژه باتوجه‌به اینکه سیتی همچنان با ١١٥ اتهام حل نشده دررابطه‌با اختلاس مالی در لیگ برتر روبرو است.

بااین‌حال، رقابت قهرمانی فصل ٢٤-٢٣ اصلاً کسل‌کننده نبود. تا یک ماه پیش از اینکه باک لیورپول ناگهان خالی شود، و با بیش از هفتاد شانس مسلم، بازیکنان لیورپول فراموش کنند چگونه توپ را به تور بدوزند، شاهد رقابت پایاپای بودیم که سه تیم در آن حضور داشتند.

و این در حالی است که در آلمان، فاصله بین تیم اول و دوم ١٥ امتیاز، در ایتالیا ١٨، در اسپانیا ١٤ و در فرانسه ٩ امتیاز بود.

اگر سون هیونگ مین در اواخر بازی مقابل سیتی درحالی‌که تیمش تنها یک گل عقب بود، از شانس تک‌به‌تک خود در مقابل اورتگا استفاده کرده بود، آرسنال هنوز در روز یکشنبه یک دست بر جام قهرمانی داشت.

آرتتا که معمولاً سخنور پر احساسی نیست، روز جمعه درحالی‌که بازی را در خانه‌اش تماشا می‌کرد، در مورد شانس سون اعتراف کرد؛

مسلمه که واکنش مرا برانگیخت

او در حالی که سرش را بین دستانش گرفت، اضافه کرد:

بچه‌های من به این شکل دور میز می‌دویدند، بله من هم دقیقا مثل بچه هایم بودم. 

باید اضافه کرد؛ واکنش طرفداران تاتنهام به گل سیتی حقیقتا خجالت‌آور و آبروریزی بود.

طرفداران تاتنهام با گل ابتدایی ارلینگ هالند به سبک طرفداران سیتی جشن پوزنان راه انداختند و با شعارهایی چون «آرسنال، نگاه می کنی؟ Are you watching Arsenal» یا «بایست، اگر از آرسنال متنفری» خصومت و نفرت خود را به درجه‌ای رساندند که راضی به باخت تیم خود بودند حتی اگر به عدم غیبت در لیگ قهرمانان می انجامید.

حمله علنی «آنژ پوستکوگلو» مربی اسپرز به هوادران تاتنهام گویای خیلی از مشکلات عدیده تاتنهام بود.

آرتتا با تاسف ادامه داد؛

اگر برای آن لحظه می توانستم بازیکنی را انتخاب کنم احتمالاً مایکل جردن بود. او بارها و بارها توپ برنده را به داخل حلقه پرتاب کرده است. همیشه او بود. اما گاهی اوقات او نیز موفق به انجام آن نمی‌شد. زیبایی ورزش نیز همین است. چه کاری می‌توانی انجام بدهی؟

حتی با شانسی که سون از دست داد ما در این فصل بازهم مدیون آرسنال برای ارائه چالش این فصل در برابر سیتی بودیم و شکی نیست ان ها در فصول بعد بهتر و بهتر خواهند شد.

جام مهار شد!

رخدادهای تغییر سرمربی در لیورپول به طور حتم در کوتاه‌مدت آسیب‌زا خواهد بود. از طرفداران منچستریونایتد بپرسید. آنها هنوز با درگیری و عدم ثبات روزگار می‌گذراند، درحالی‌که چلسی و تاتنهام می‌توانند فصل آینده به پیشرفت با مربیان خود پس از یک فصل آزمون‌وخطا امیدوار باشند.

دراین‌بین آرتتا تیم جوان و مجموعه مناسبی در دست دارد و این آینده امیدبخشی را نوید می‌دهد. ده بازیکن اصلی تیم، میانگین سنی کمی بیش از ۲۵ سال دارند و این گروهی است که باید با جذب یک مهاجم به طور حتم تقویت خواهد شد. آرتتا به دائما به تزریق انرژی تازه به تیم می‌اندیشد:

اولین فکر من همیشه بهبود و ارتقای این بازیکنان است. بازیکنانی هستند که پیشرفت کرده‌اند. آیا به سطح دیگری خواهند رسید و‌ پیشرفت بیشتری خواهند داشت؟

دیگرانی هستند که پیشرفت زیادی را به رخ نکشیده‌اند، در این مورد چه کاری از من ساخته است؟ چه کار مفیدی می‌توانم انجام دهم؟

در اینجور مواقع، ابتدا به جوانان در آکادمی نگاه می‌کنیم. آیا واقعا کسی وجود دارد که می تواند به ما کمک کند؟ امیدوارم بله و اگر نه، پس باید بازیکنی جدیدی استخدام کنیم.

باور کنید خیلی از بازیکنان مایل هستند به آرسنال بیایند. هر وقت گوشی را برمی‌دارم جوابشان مثبت است. دلیل علاقه آن‌ها من نیستم، تنها به این دلیل است که ما آرسنال هستیم و آنچه اینجا در حال رخ دادن است»

اما بدون شک، سیتی همچنان استاندارد و نمونه درجه یک و الگوی همه است.

یکی از نقاط قوت گواردیولا در طول این سال ها این بوده است که به تیمی انگیزه دهد که پیش از این همه چیز را برده است. برخی از برندگان فصل گذشته سه گانه، مانند فیل فودن و جک گریلیش، در اوایل فصل به بی‌حالی و بی‌تفاوتی پس از کسب سه‌گانه اعتراف کردند، و این دوره‌ای بود که باعث شد سیتی از استانداردهای بی عیب و نقص خود عدول کند و سطح کلی تیم پایین بیاید.

انگیزه‌ی آنها تمام نشدنی است

اگر نشانه‌هایی از آسیب‌پذیری در اتحاد وجود داشت، همه آنها قبل از کریسمس ظاهر شد. شکست‌های پیاپی مقابل وولوز و آرسنال، تساوی عجیب ۴-۴ با چلسی و سپس تساوی ۱-۱ در خانه طی دیداری بسیار تماشایی مقابل لیورپول و بعد شکست در مقابل استون ویلا که یکی از ضعیف‌ترین عملکردهای گواردیولا در دوران حکومتش محسوب می‌شود.

این دقیقاً زمانی بود که آرسنال و سپس لیورپول قادر بودند میان خود و رقیب بی‌رحم خود فاصله ایجاد کنند. شاید این جایی بود که عنوان قهرمانی امسال اساساً به دست آمد و البته از دست رفت.

بااین‌حال، حقیقت این بود که آرسنال آینه سیتی بود و تا کریسمس و سال جدید به فرم دلخواه خود نرسیده بود.

بدون شک بدبینان و شکاکان و خرده‌گیران همه چیز را جور دیگری می‌بینند و در سیتی، آنها به این حقیقت و احساس واقف‌اند. آنها می‌دانند که خارج از دیوارهای خانه خود، باشگاه محبوبی نیستند. آنها می‌دانند تا زمانی که اختلاف حقوقی آنها با لیگی که جام‌های آن را درو می‌کنند به هر طریقی حل‌وفصل نشود، مشکل باقی خواهد ماند.

 روز جمعه، بی‌بی‌سی از گواردیولا در این مورد بار دیگر از گواردیولا سؤال کرد.

پپ، آیا مردم سیتی را دوست دارند؟

گواردیولا با لبخندی ساختگی با دلخوری پاسخ داد:

F***k 'نمی دانم. من نمی دانم مردم چه فکری می کنند. درِ خانه آدم ها را نمی‌زنم تا از آن ها در این مورد سوال کنم. اما اگر از همه تیم های لیگ برتر بپرسید؛ آیا دوست دارند در جایگاه ما باشند، مطمئنن پاسخ ان ها مثبت است. سرنوشت ما در دستان خودمان قرار دارد.. 

  • آیا بازی گواردیولا جذاب است؟

همه می دانستیم امیدی به قهرمانی دیگر تیم‌ها نیست و معجزه غیرممکن است؛ وستهام نزدیک به ۹ سال است حتی در یک بازی در اتحاد امتیاز نگرفته . مربی آنها دیوید مویس می رود و چکش ها نمی توانستند تغییری در موقعیت و مقام لیگ خود ایجاد کنند. آنها در رتبه نهم به فصل خود پایان می دادند.

آرسنالی‌های وستهمی

اما سیتی همیشه تشنه و مربی همیشه گرسنه آن‌ها قبلاً این جاده را بارها طی کرده‌اند.

 مقابل کیو پی آر QPR در سال ۲۰۱۲ شرایط به‌شدت فشرده بود. دو سال پیش مقابل استون ویلا اوضاع کمی خطرناک بود. بااین‌وجود هیچ‌یک از ما شانسی برای تیم لندنی که به موفقیت آرسنال منتهی می‌شد، قائل نشدیم.

 اگرچه شاید گواردیولا قصد داشت کمی ما را دور بزند، ولی ما خریدار حرف او نبودیم، جایی که بعد از ۷۷ ثانیه «فیل فودن» بهترین بازیگر فصل گل اول خود را زد و در کمتر از بیست دقیقه با گل دوم او و سیتی تکلیف آرسنال، قهرمانی و همه ما معلوم شده بود.

فکر می‌کنم که این بازی مانند بازی استون ویلا خواهد بود. دوست دارم بعد از ۱۰ دقیقه ۰-۳ پیش بیفتم، اما این اتفاق رخ نخواهد داد. اتفاقی که مقابل ویلا و کوئینزپارک رنجرز یا لحظه سرجیو آگوئرو افتاد، ویلا چیزی برای به دست آوردن نداشت و دیدید چه اتفاقی افتاد. هواداران باید بیایند و آماده باشند تا در کنار ما باشند. اگر پیروز نشویم، آرسنال قطعاً قهرمان خواهد شد.

بازی خیلی زود تمام شد

بله، در روز پایانی بعید به نظر می‌رسید آرسنال قهرمان شود. آرتتا در اعماق وجودش این را می‌دانست، اما این مانع از رؤیاپردازی او نشده بود. زمانی که در سال ۲۰۱۹ سیتی در برایتون پیروز شد و در آخرین روز لیورپول را کنار زد آرتتا به‌عنوان دستیار گواردیولا روی نیمکت سیتی نشسته بود.

این برای من افتخاری بود. اما فراموش نکنیم غیرقابل پیش‌بینی بودن فوتبال مانند یک داروی محرک است.

شش ماه بعد آرتتا از سیتی رفت و به آرسنال پیوست تا شاید کمبودها، نقص و کاستی‌ها و عیوب تیم سابق خود را جبران کند. باید گفت او با موفقیت این کار را انجام داده است. او توپچی‌ها را بالا کشید و بار دیگر به قطبی در فوتبال انگلستان تبدیل کرد.

اینک آنها باید اینجا بمانند که می‌مانند و در حال حاضر بی‌صبرانه فقط منتظر فرصت دوباره‌ای هستند.

در آرزوی فردایی بهتر

خاطرم هست جیمز میلنر در اشاره به خاطرات گذشته خود حکایتی تعریف کرده بود. در سال ٢٠١٢، زمانی که سیتی با عزمی راسخ برای غلبه بر QPR و کسب اولین عنوان قهرمانی خود در لیگ برتر می‌جنگید، جیمز میلنر روی نیمکت نشسته بود که ناگهان هلیکوپتری را بالای سرش دید. او با آگاهی از اینکه می‌دانست یونایتد در ساندرلند پیروز شده است، گفته بود:

این باعث می شود جام به سوی یونایتد پر کشد. 

اما میلنر در اشتباه بود. جام در آن روز با روبان‌های آبی در دستان سیتی قرار گرفت. هیچ‌کس واقعاً باور نمی‌کرد. گل استثنایی آگوئرو در وقت اضافه رسمی را بنا نهاد که تا امروز ادامه یافته است.

اگر آرسنال قهرمانی را در بازی هفته آخر به دست می‌آورد بدون شک یکی از شگفتی‌های فوتبال شکل‌گرفته بود، درحالی‌که رکورد سیتی و چهار قهرمانی پیاپی از پایه و اساس، "اعجاز" شگفت‌انگیز و بی‌نظیری محسوب می‌شود. نسل‌های آینده حکایت‌های باورنکردنی از شکست‌ناپذیری مردان ابی پوش اسمانی خواهند خواند، مردانی که در میدان نبرد رقیبی نداشتند. این فصل هم مثل همیشه، فقط با اعجاز آبی‌ها همراه بود؛ اعجازی خیره‌کننده. اعجاز…

چشمان پراشک و گونه های خیس

درحالی‌که سیتی در حال جشن‌گرفتن چهارمین عنوان قهرمانی متوالی در لیگ برتر بود، قرمزها پس از پیروزی ۰-۲ مقابل وولوز، با سرمربی آلمانی خود، یورگن کلوپ خداحافظی احساسی و پرشوری داشتند. نه فقط قرمزها که در نظرسنجی اسکای مشخص شد 61 درصد مشترکان پربیننده‌ترین شبکه پخش فوتبال لیگ برتر، ترجیح داده‌اند مراسم وداع یورگن را به‌جای جشن قهرمانی منچسترسیتی به نظاره بنشینند.

Caption

ژارل کوانسا افتخار به ثمر رساندن گل نهایی دوران تصدی کلوپ را داشت، نویدی از نسل آینده بازیکنانی که کلوپ پس از خود به‌جای گذاشته. حالا ارنه اسلوت می‌تواند تیم خود را بر پایه بازیکنانی چون او، الیوت، کلهر و ستارگانی چون مک آلیستر و سوبوسلای بنا کند. اما در حقیقت، این مسابقه صرفاً مقدمه‌ای برای بروز احساسات بی‌شائبه‌ای برای کلوپ بود.

ویرجیل فن دایک و ترنت الکساندر - آرنولد پس از در آغوش کشیدن یورگن کلوپ پس از آخرین بازی نمی‌توانستند جلوی اشک‌های خود را بگیرند. خاطرات بار دیگر برای طرفداران زنده شد. تکل‌ها، ضربات سر، آن کرنر برابر بارسلونا، صلابت ویرجیل در فینال برابر تاتنهام...

کلوپ پس از در آغوش گرفتن همه بازیکنانش، با تماشاگران آنفیلد صحبت کرد و آنها را مجاب کرد تا از آرن اسلوت، سرمربی آینده تیم حمایت کنند. پس از آن کلوپ درحالی‌که تحسین هواداران را به خود جلب کرد، با مشت‌های گره کرده خود در مقابل کاپ Kop قرار گرفت، این آخرین بار بود.

و بعد از آن نوشته پشت پیراهن خود را نشان داد:

از این پس هرگز تنها قدم نخواهم زد. 

اشک‌های دوستداران او در سراسر جهان بدرقه راه مربی بسیار محبوبی شد که مسلماً روزی مجسمه‌اش با مشت‌های گره‌کرده به‌سوی آسمان، در کنار بیل شنکلی تا ابد در آنفیلد جا خوش خواهد کرد.

INWA!