اردلان آشتیانی بدون پرده از شرط بندی و پشت پرده فوتبال می گوید، اتفاقاتی که رخ می دهد و بسیاری از آن ها خبر ندارند...

اردلان آشتیانی مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت.

به گزارش طرفداری، شرط بندی یکی از معضلات همیشگی فوتبال ایران بوده و در چند سال اخیر اوج گرفته است. اردلان آشتیانی که سابقه کار در تیم های مختلف را داشته، صحبت های جالبی درباره اتفاقات پشت پرده فوتبال بیان کرده است.

اردلا آشتیانی از شرط بندی هایی که در فوتبال شکل گرفته و او اتفاقات پشت پرده را به چشم دیده می گوید.

این بخش جذاب را از دست ندهید...


 

برای مرور خاطرات زنده یاد ابراهیم آشتیانی و همچنین میز کارشناس طرفداری، اردلان آشتیانی میهمان ما بود. می خواهم از این فرصت استفاده کرده و در مورد یکی از موضوعات داغ فوتبالمان صحبت کنم. پدیده شوم شرط بندی.

قبل از اینکه برنامه شروع شود، صحبتی راجع به شرط بندی کردید و حیف است مخاطبان آن را نشنوند. امکانش هست آن را مجددا بازگو کنید؟

فصل گذشته من در لیگ 2 سرمربی تیمی بودم. همه چیز طبیعی بود. ما پیش فصل را شروع کردیم و چند بازیکن گرفتیم. هر بازیکنی می گرفتیم، یکی به ما زنگ می زد که اردلان فلان بازیکن را گرفته ای؟ بابا او شرط بند است. می گفتم یعنی چه؟ تا اینکه بازی های دوستانه پیش فصل تمام شد. یک بازی هم با مس رفسنجان محمد ربیعی داشتیم که 0-0 تمام شد. من دیگر واقعا به تیمم ایمان داشتم که واقعا بچه های پاک و با خلوص نیتی هستند.

بازی اول را گذراندیم. از بازی دوم اتفاقاتی را دیدم که واقعا شاخ روی سرم درآمد. طوری شده بود که همه اش شکاک بودم. قبل از بازی با پاس همدان بود. هفته قبل با مس شهر بابک بازی داشتیم که 2-0 باختیم. تا دقیقه 80 با یک گل عقب بودیم و داشتیم فشار می آوردیم و دوتا تیر زدیم اما اتفاق عجیبی افتاد. دفاع وسط دفع توپ کرد. مهاجم شان هم بند کفشش را 5-6 دقیقه می بست. استوک ها مانند دهه 90 نیست که دو دور ببندند. کلا ده سانتی متر است و سه صدم ثانیه می بندید. دفاع وسط ما به راحتی دفع توپ کرد. آن مهاجم یکدفعه از زمین بلند شد و گل دوم را زد. پس از آن بازی با پاس همدان بازی کردیم و توانستیم 2-1 ببریم. پس از بازی به من زنگ زدند و گفتند 2 بازیکن شما شرط بسته اند. پس از بازی وارد اتاق شدم و آن دو اعتراف کردند که بله به ما گفته اند شرط ببندید. این اتفاق واقعا شدید بوده و سطح لیگ یک و دو را کاملا فرا گرفته است. فصل گذشته رفتم جایی قرارداد ببندم و تیمی نزدیک تهران در لیگ یک بود. مدیرعاملش حرف جالبی به من زد. گفت اگر می خواستید شرط بندی کنید، ما را هم در جریان بگذارید. گفتم چه شرط بندی ای؟ واقعا حرفشان شاهکار بود و خیلی علنی این کار را انجام می دادند. منم گفتم نیستم. راه جلوگیری اش این است که یک سری آدم به عنوان پلیس فوتبال بگذاریم که با رشوه آلوده نشده و پاک باشند. این ها اگر در سطح لیگ یک و دو باشند، شاید واقعا جمع شود. وقتی یکی دو نفر از آن ها را بگیرند، فکر می کنم دیگر این اتفاق اینطور علنی نباشد ولی وقتی نمی گیرند، خیلی باز انجام می شوند.

از طرفی لیگ های پایین پخش زنده ندارد و فوکوس رسانه ای روی آن نیست. بنابراین دست شان باز است.

بازی پاس همدان را بردیم. یک نفر که می گفتند مدیرعامل تیم مان است دیدم ناراحت است. فهمیدم روی باخت تیم خودمان شرط بسته است. دیگر واقعا شاهکار بود. وقتی ناپاکی زیاد است و بازیکن به تیم های مختلف می فرستند. مثلا می گویید چطور بازیکن مجانی لیگ 2 بازی می کند. یکدفعه هماهنگ می شوند و شرط بندی می کنند و برای هر بازی 80-90 میلیون گیرشان می آید. بس شان است دیگر. کدام تیم می خواهد این قدر ببندد؟

وقتی برخی مدیران هم چنین اجازه می دهند...

ایشان که واقعا ناپاک بود. فکر می کنم در زندگی ام چنین چیزی ندیده بودم. فکر می کنم کمیته اخلاق 10-12 سال محرومش کردند. باز هم کمش بود.

این قدر پایشان به فوتبال باز شده که لیگ یک و دو را کاملا دست گرفته اند.

من این را ندیده ام ولی بچه ها تعریف می کردند مربی تیم روی باخت 4-0 تیم خودش شرط بسته، بعد کمک داور روی باخت 3 گل آن تیم. وقتی گل چهارم زده می شود، مربی از خوشحالی دور افتخار می زند که کمک داور پرچم را بالا می برد. اصلا شوت از راه دور بوده و آفساید گرفته و غوغا و بزن بزن شده و ... واقعا وضع خراب است.

در لیگ برتر هم چنین چیزی دیده اید؟

در لیگ برتر ندیده ام چون هم پول حرفه ای می گیرند هم دید رویش زیاد است. من شنیدم به بچه های لیگ برتری پیشنهاد شده ولی فکر نمی کنم کسی قبول کند و خودش را خراب کند. در لیگ یک می بینید مثلا یک بازیکن 6-7 بار توپ را به کرنر می زند. بعد می بینید روی 12 کرنر نیمه اول شرط بسته است. نمی دانم واقعا چه بگویم. به یکی از بچه هایم گفتم مثل این است که ... یک حرف ناموسی به او زدم. یعنی با تمام حیثیت بازیکنان بازی می شود. ما وقتی می خواهیم وارد زمین شویم خدا و ائمه را در نظر می گیریم و آن سه دفعه یا علی، یا مهدی و یا محمد را صدا می زنیم. اگر می خواهی شرط ببندی، چرا این را می گویی؟ ما با خلوص نیت وارد زمین می شویم ولی برخی برای درآمد ناپاک همه چیز را خراب می کنند. تنها راهش این است که دو سه نفر آن ها را بگیرند و قشنگ مسئله را باز کنند تا ترسی در جان بقیه بیفتد. در قهوه خانه می نشینند و بازی در می آورند.

چطور استعداد وارد فوتبال شود؟ یک مربی می خواهد وارد فوتبال شود ولی مرتبا شک داشته باشد.

دقیقا همین است. فقط دنبال این هستی که چه کسی چه کاری می کند.

از شرط بندی بگذریم، الان به چه کاری مشغولید؟

با چند تیم صحبت کرده ایم. نمی گویم خیلی مسائل مالی مهم است ولی زن و زندگی و بچه داریم و در این حد باید بگذرد. پیشنهادات آنطور نبوده که به شهرستان بروم. یک آکادمی به نام پدرم زده ام و آن جا کار می کنیم. کار کردن با بچه ها لذت بخش است و لااقل روحیه مان عوض می شود.

شما در سه دوره مربی خارجی پرسپولیس حضور داشته اید. آری هان، زوبل و بگوویچ. سه مربی که شاید هر روزشان جنجال بوده است. از آن روزها برایمان بگویید.

آری هان را باید از آن دوتا جدا کنم. او واقعا حرفه ای بود و کارش را بلد بود. به خاطر مسائل مالی نمی توانست قبول کند پولش را ندهند اما زمان زوبل و بگوویچ اتفاقاتی در تیم می افتاد که آدم می ماند. زمان بگوویچ تیم رویایی داشتیم. 5 کاپیتان تیم ملی در تیم داشتیم. خیلی راحت می توانست تیم را قهرمان کند ولی با نداشتن نظم و نابلدی کار، امور کار از دستش در رفت و هرج و مرج شکل گرفته بود. یکی از بدترین کارهایی که می کرد این بود که تیم فیکس و ذخیره در تمرین می گذاشت. این باعث می شد تیم ذخیره دشمن بازیکنان فیکس شوند. این ها می گفتند ما ذخیره ایم و ترکیب از شنبه معلوم می شد. ضعف بگوویچ باعث شد آن اتفاقات بیفتد.

زوبل هم مربی ای بود که اگر 30 نفر سر تمرین بودیم، حداقل 27 نفر با او بد بودند. به خاطر رفتارش. این قدر رفتارش بد بود که هیچکس نمی توانست او را قبول کند. یک بار برگشت و به ما گفت چطور شما سیگار نمی کشید؟ واقعا از لحاظ عقلی کمی مشکل داشت. یا ترکیه که پیش فصل رفتیم و 5 صبح شروع می کرد و دویدن سنگین ما را اجرا می کرد. اگر با تمامی دکترهای دنیا صحبت کنید، ورزشکار صبحانه نخورده و ضربانش پایین است و خطر سکته وجود دارد. ایشان چون در لیگ آلمان بازی کرده بود، دلیل نمی شد علمش را داشته باشد. ایشان مربی ای نبود در سطح پرسپولیس باشد. آن سال به خاطر زحمات بچه ها و حمید استیلی و علی پروین ما سوم شدیم.

از زمان حضور زوبل یا بگوویچ اتفاق عجیبی است که بازگو نشده باشد؟

خیلی اتفاقات افتاد. نمی شود همه اش را گفت. می توانم در خصوص خارجی هایی که به تیم آمدند صحبت کنم. زمان آقای آری هان یک مهاجم از نیجریه به نام ساموئل برایمان آمد. اصلا تعجب می کردم بازی اش را می دیدم. یعنی نیاز بود یک نفر او را هل بدهد تا بدود. واقعا از لحاظ جسمی وضعیت خرابی داشت و بعدها فهمیدیم تب مالت دارد. یا زمان زوبل یک مهاجم به نام سامبو چوجی آمد که فکر می کنم دقیقا تا زیر بغل من بود. با آن وضعیت هم او را گرفتند که چند وقت زندان بود. این بازیکنان خارجی یکی از یکی ضعیف تر بودند. یا دو پانامایی آمدند که زبان اسپانیایی بلد بودند و نه انگلیسی. بازی نمی کردند و کسی با آن ها نمی توانست ارتباط بگیرد. خودشان هم از لحاظ ذهنی داغون بودند. می گفتند داماد آقای پروین مترجمشان است ولی من ارتباطی ندیدم. بیشتر صحبت هایی که با آن ها بود، با ایما و اشاره بود. یا یک گلر به نام نیکولوفسکی از مقدونیه آمد. ما 4 گلر داشتیم و او به عنوان گلر پنجم به تیم آمد. یادم است این قدر گلر داشتیم که حتی گلرها تعویض می شدند، بازی به او نمی رسید و کاور تنش می کردند و مهاجم بازی می کرد. نمی دانم این مسائل کی دست از فوتبال ما برمی دارد. الان هم می بینید یک سری بازیکن وحشتناک بی کیفیت در لیگ حضور دارند. در حد این هستند که حتی نمی توانند لیگ 2 بازی کنند. در لیگ دو و لیگ سه بحث اسپانسری می گویند، بازیکن پول می دهد و حتی اگر 200 کیلو باشد، مربی مجبور است بازی کند. این ها اگر در لیگ دو و سه بودند من فکر می کردم از آن ها هستند که پول داده اند تا بازی کنند.

این بازیکن اسپانسر هم درد فوتبال است که نمی تواند درآمدزا باشد. چاره ای دیگر هم نیست.

زمانی بود که یک تیم می خواست مالیاتش را کم کند. حق داشت بیاید و به عنوان اسپانسر برای یک تیم هزینه کند و در ورزش پولش را بیاورد و مالیاتش را کم می کرد. خیلی شرکت ها این کار را می کردند و خودشان مشتاق می شدند در ورزش هزینه کنند. اینطور اتفاقات نبود ولی الان نمی توانند و فاجعه شده است. یعنی یک مربی لیگ دو باید 12 بازیکن خوب در لیستش جای دهد و 12 اسپانسر. بابای بازیکن آمده که 200 میلیون پول داده ام و بچه ام روی نیمکت است؟ یک اتفاق جدید هم افتاده که مربی اسپانسر آمده است. مربی می گوید ما اسپانسر داریم و تیم را به ما بدهید. قبلا یک بازیکن بود و اسپانسر می شد الان مربی اسپانسر اضافه شده که واقعا عالی هستند. همه شان هم در اینستاگرام پپ گواردیولا هستند. واقعا دست مسئولین درد نکند که مربی هم پول بیاورد.

اینستاگرام که همه جا را آباد کرده با دروغ و شیادی.

ان شاءالله خدا ورزش را درست کند. واقعا استعدادهای زیادی در ورزش هستند. 5 عامل مهم در فوتبال باشد بخش فیزیک و بدن بازیکن جزو مهم ترین ها است. فیزیک بازیکنان ایران تقریبا شبیه بازیکنان اروپایی است. ژاپنی ها را نگاه کنید همه کوتاهند اما باهوش. ما هم باهوشیم. حلقه گمشده این وسط، بحث آموزش مربیان است و متاسفانه پول جای استعداد را گرفته است. اگر واقعا استعدادیابی می شد، هیچ کشوری در آسیا حریف ما نمی شد.

به عنوان سوال آخر، شما در دوران فوتبالتان خیلی مصدوم شدید و بیشتر عمر فوتبالی تان سر این مسئله هدر رفت. الان می بینید بازیکنی اینطور شده، چه حسی پیدا می کنید؟

دقیقا یاد خودم می افتم که مصدومیت چه لطمه ای می زند. متاسفانه آل کثیر رباط پاره کرده و نمی خواست عمل کند اما در نهایت مجبور شد. دقیقا مراحلی بود که برای خودم پیش آمد و نمی خواستم قبول کنم رباطم پاره شده. فکر می کنم آسیب دیدگی هم جزوی از ورزش است و لطمه بزرگی به زندگی حرفه ای می زند.