اگر در ده فصل اخیر هر مسابقه بوندسلیگا 1-0 به سود حریف بایرن مونیخ شروع می‌شد، نتایج جالبی در هر فصل لیگ فوتبال آلمان به دست می‌آمد

شاید کمی جنجالی باشد اما از جنبه رقابت فوتبالی اصیل و هیجان‌انگیز، بوندسلیگا مرده است. در دهه اخیر شاهد یک سلطه بدون چالش در بوندسلیگا بودیم و بایرن مونیخ ده فصل متوالی توانست قهرمان شود. در این ده فصل، فقط در یک فصل رقابت قهرمانی به هفته آخر کشیده شد و اغلب اوقات در اوایل آوریل (اواسط فروردین) تکلیف قهرمانی مشخص می‌شد.

طرفداری | بایرن مونیخ در فصل 23-2022 به احتمال زیاد برای یازدهمین بار متوالی فاتح بوندسلیگا می‌شود و با رکورد دیناموزاگرب که از سال 2006 تا 2016 قهرمان لیگ کرواسی شد، برابری می‌کند. بایرن مونیخ احتمالا از همین حالا رکورد روزنبورگ نروژ که سیزده سال پیاپی فاتح لیگ شد را هم هدف قرار داده است. بعد از روزنبورگ به رکورد قهرمانان لیگ‌های جبل‌الطارق، لتونی و از این دست کشورها می‌رسیم. 

بایرن مونیخ مدت‌ها است که پرافتخارترین تیم فوتبال آلمان محسوب می‌شود؛ آن‌ها سرجمع 32 بار فاتح لیگ شده‌اند و این در حالی است که قهرمانی باشگاه‌های دیگر فوتبال آلمان حتی دو رقمی هم نشده است. پیش از شروع سلطه کنونی بایرن، هیچ باشگاهی در فوتبال آلمان نتوانسته بود بیش از سه فصل متوالی قهرمان لیگ شود. سلطه بی‌چون‌وچرای بایرن مونیخ یک مفهوم مدرن و بازتاب‌دهنده تلخ نبود رقابت در لیگ‌های مدرن اروپایی است. به لیگ‌های سطح اول ایتالیا و فرانسه هم نگاه کنید، می‌بینید که یک باشگاه خاص برای مدتی بر لیگ سلطه داشته است (یوونتوس در ایتالیا، لیون و پاری سن ژرمن در فرانسه). در اسپانیا و انگلیس هم شکاف قابل توجهی میان باشگاه‌های ثروت‌مند و کوچک وجود دارد و این مشکل به قوت خود باقی است. با این‌حال رسیدن قهرمانی به یک تیم برای ده سال، یک وضعیت ترسناک در فوتبال آلمان است و افت غم‌انگیز لیگی را نشان می‌دهد که در دهه گذشته به درستی برای جذابیت و رقابتی بودنش شهرت یافته بود.

بایرن مونیخ نامش میان تیم‌های شرکت‌کننده در سوپرلیگ اروپا مطرح نیست اما چنین باشگاه قدرت‌مندی برای حضور در بوندسلیگای کنونی و رقابت با تیم‌های فوتبال آلمان بیش از حد قوی است. در خصوص راه‌حل‌ها، صحبت‌هایی درباره سیستم آزمایشی پلی‌آف قهرمانی مطرح شده تا کمی هیجان آخر فصل برای هواداران فراهم شود و البته بحث اصلاحات مالی (مثل تغییر قانون 1+50) هم به میان آمده است. 

با توجه به این‌که بایرن مونیخ مشخصا بیش از حد برای بوند‌سلیگا قدرت‌مند است، یک فرضیه جالب را بررسی می‌کنیم؛ اگر بایرن مونیخ هر بازی را با یک تفاضل منفی یعنی با یک گل کم‌تر از حریفش شروع می‌کرد، سرنوشت فصول گذشته بوندسلیگا چگونه رقم می‌خورد؟ در این صورت، مساوی‌های بایرن مونیخ به باخت تبدیل می‌شود و بردهای با تفاضل یک گل، مساوی خواهند شد. اگر در هر بازی بوندسلیگایی بایرن مونیخ در دهه گذشته یک گل به تیم حریفش اضافه کنیم، جدول‌های زیر را خواهیم داشت:

فصل 13-2012 (قهرمان)

حتی این سیستم جنجالی هم نمی‌تواند مانع قهرمانی بایرن مونیخ در بهترین فصل تاریخش شود. با فرض یک گل خورده بیش‌تر برای بایرن مونیخ در هر بازی، آن‌ها بازهم با شش امتیاز بیش از دورتموند یورگن کلوپ قهرمان بوندسلیگا می‌شوند.

فصل 14-2013 (قهرمان)

با احتساب یک گل بیش‌تر برای هر حریف، بایرن مونیخ 17 امتیاز نسبت به فصل واقعی 14-2013 از دست می‌دهد اما شکست‌های دورتموند مقابل باواریایی‌ها با این شرایط هم قابل جبران نیست و تیم پپ گواردیولا حتی با این وضعیت هم قهرمان بوندسلیگا می‌شد.

فصل 15-2014 (چهارم)

سقوط عجیب دورتموند کلوپ و درخشش کوین دی بروین در وولفسبورگ باعث می‌شود عنوان قهرمانی به این تیم برسد. با احتساب یک گل به نفع حریفان بایرن، رقابت قهرمانی در هفته پایانی میان وولفسبورگ و گلادباخ با یک امتیاز اختلاف میان دو تیم برگزار شد. 

فصل 16-2015 (نایب‌قهرمان)

با فرض اضافه شدن یک گل به حریفان بایرن مونیخ، فصل پایانی پپ گواردیولا در باواریا می‌توانست یک فاجعه تمام‌عیار شود و توماس توخل به راحتی با دورتموند قهرمان می‌شد. با شرط ذکر شده، گواردیولا تنها در یک فصل از سه فصلش در بایرن مونیخ می‌توانست قهرمان شود.

فصل 17-2016 (چهارم)

با شرط مذکور، دوران پسا گواردیولای بایرن مونیخ می‌توانست خیلی سخت باشد زیرا تیم کارلو آنچلوتی به جای مقام قهرمانی به رده چهارم می‌رسید. لایپزیش با هدایت رالف هازن هوتل می‌توانست برای اولین بار در تاریخ فاتح بوندسلیگا شود. 

فصل 18-2017 (قهرمان)

بایرن مونیخ پس از سه شکست از هفت بازی ابتدایی با شرط مذکور، با یوپ هاینکس می‌توانست شرایط را برگرداند و مانع قهرمانی شالکه برای اولین بار از سال 1991 شود. به‌عبارت دیگر اگر بایرن مونیخ هر بازی را با یک گل خورده شروع می‌کرد، بازهم یوپ هاینکس می‌توانست این تیم را قهرمان کند.

فصل 19-2018 (سوم)

بایرن مونیخ کواچ پایین‌تر از دورتموند و لایپزیش می‌توانست به رده سوم برسد. فاصله بایرن مونیخ با دورتموند لوسین فاوره می‌توانست 16 امتیاز باشد!

فصل 20-2019 (چهارم)

بایرن مونیخ در این فصل با هانسی فلیک فاتح سه‌گانه شد و یکی از جذاب‌ترین فوتبال‌های اروپا را به نمایش می‌گذاشت. اگرچه تیم نیکو کواچ در میانه فصل تا رده هفتم هم رفته بود و فلیک توانست تیم را نجات دهد. اگر شرط مذکور را برای بایرن مونیخ در این فصل در نظر بگیریم، آن‌ها نمی‌توانستند به رده‌ای بهتر از چهارمی برسند چون مساوی‌هایی که تبدیل به باخت شدند، پنج امتیاز اختلاف با صدرنشین ایجاد کردند. اگر این اتفاق می‌افتاد، رالف رانگنیک می‌توانست همراه با لایپزیش به نخستین قهرمانی خود در لیگ دست یابد. 

فصل 21-2020 (چهارم)

در این فصل یولیان ناگلزمان می‌توانست از عنوان قهرمانی لایپزیش در بوندسلیگا دفاع کند و بایرن مونیخ می‌توانست به عنوان تیم کم‌شانس در رقابت برای قهرمانی باقی بماند.

فصل 22-2021 (پنجم)

یولیان ناگلزمان در فصل 22-2021 بسیاری از بازی‌ها را به شکل ناپلئونی برد و در نیم فصل دوم هم مساوی‌های زیادی داشت. اگر شرط یک گل به سود حریف اعمال می‌شد، بایرن مونیخ ناگلزمان می‌توانست برای اولین بار از فصل 95-1994 از حضور در جمع چهار تیم برتر بوندسلیگا باز بماند. در این فصل، دورتموند با مارکو روزه می‌توانست قهرمان بوندسلیگا شود. 

به طور کلی، بایرن مونیخ در ده سال گذشته می‌توانست سه بار قهرمان بوندسلیگا شود، درست مثل دورتموند و لایپزیش و وولفسبورگ هم می‌توانست به یک عنوان قهرمانی برسد. در مقایسه با سایر لیگ‌های معتبر اروپایی، فقط لیگ برتر انگلیس با چهار قهرمان مختلف در دهه گذشته، می‌توانست با بوندسلیگا مقایسه شود. امتیازات از دست رفته بایرن مونیخ با احتساب یک گل به سود حریف در این ده فصل چیزی میان 12 امتیاز و 23 امتیاز بوده است.

جدول امتیازات کم شده از بایرن مونیخ با احتساب یک گل بیش‌تر به سود حریف

تیمی که بیش‌ترین سود را از کسر امتیازات بایرن مونیخ می‌برد، به شکل شگفت‌انگیزی هرتابرلین بود که می‌توانست از پلی‌آف بقا در فصل گذشته فرار کند. آن‌ها می‌توانستند سه برد، هفت مساوی و 13 امتیاز بیش‌تر کسب کنند. لورکوزن، لایپزیش و فرایبورگ هم می‌توانستند 12 امتیاز بیش‌تر داشته باشند و این میزان امتیاز اضافه برای دورتموند و مونشن گلادباخ می‌توانست 11 باشد. 

اگرچه اعمال این فیلتر دقیق نیست و اصلا مشخص نیست در دنیای واقعی اگر چنین اتفاقی بیفتد، بازی قرار است چگونه پیش برود. در دنیای واقعی وقتی بایرن مونیخ در هفته‌های پایانی یک گل نسبت به حریفش اختلاف دارد، محتاط‌تر بازی می‌کند تا بردش را تضمین کند. اگر آن‌ها می‌دانستند که چنین نتیجه‌ای به تساوی منجر می‌شود، برای کسب برد پرگل‌تری تلاش می‌کردند. حتی با اعمال این شرط هم بایرن مونیخ می‌توانست نسبت به ارقام ذکر شده بهتر تلاش کند و بنابراین امتیازات کسر شده در هر فصل نمی‌توانست این چنین زیاد باشد. 

اعمال شرط یک گل به سود حریف بایرن مونیخ می‌توانست استراتژی‌ها و رویکرد هر تیم را تغییر دهد. بایرن مونیخ احتمالا مالک توپ و میدان می‌شد و حملات همیشگی‌اش را انجام می‌داد. تیم حریف هم برای استفاده از ضدحملات و اشتباهات بایرن دل می‌بست. چنین شرطی هم نمی‌توانست مانع سلطه بایرن مونیخ شود چرا در این ده سال، بایرن مونیخ با کسب سه قهرمانی می‌توانست پرافتخارترین تیم بوندسلیگا طی این مدت به طور مشترک باشد.

بایرن مونیخ چند بار دیگر به صورت متوالی قهرمان شود تا همه بپذیرند یک تغییر اساسی در بوندسلیگا باید ایجاد شود؟ آیا هواداران بوندسلیگا واقعا از دیدن قهرمانی بی‌دردسر تیم‌شان خوش‌حال می‌شوند یا چالش بیش‌تر و واقعی‌تری می‌خواهند؟ با چالش و رقابت بیش‌تر، هر بردی می‌تواند ارزشمند باشد.

به قلم مایکل کاکس از اتلتیک