یادداشت محمد زارعی برای رسانه طرفداری به مناسبت تولد 52 سالگی علی دایی را می خوانید

چند روز قبل علی دایی ۵۲ ساله شد. او كه برای ما دهه شصتی ها خاطر‌انگیز و نماد نوستالژیک از یک اسطوره بود و هنوز هم هست. تلخ است برای‌مان كه می‌بینیم گرد سفید بر مو‌های نماد بی‌بدیل فوتبال کشور نشسته و در حال گذر از میان سالی است. با وجود اینكه شاید انتقادی هم به برخی مسائل پیرامونی علی دایی داشته‌ایم اما بغض‌مان می‌گیرد. علی دایی كه یک زمان تک سوار فوتبال در خط آتش تیم ملی بود. كسی كه در اواخر حضورش در تیم ملی انتقادات زیادی را متوجه خود دید اما وقتی از تیم ملی خداحافظی كرد، نزدیک به دو دهه و تا زمانی كه كی روش امثال طارمی و سردار آزمون را پرورش دهد، مهاجم شش دانگی در قواره خود دایی نداشتیم.

دایی كه نشان داده بین دو مقوله مربیگری و مدیریت علاقه ویژه‌ای به مربیگری دارد، اخیرا حتی پیشنهاد وزارت ورزش و ریاست فدراسیون را قبول نكرد. البته دایی در مربیگری نشان داده شاخصه‌های متمایز و ویژه‌ای دارد. سوای قهرمانی او در لیگ و جام حذفی و نایب قهرمانی با پرسپولیس، او نشان داده در كشف استعداد‌ها هم خوب كار می‌كند. این موضوع در گذشته بوده و تا الان هم ادامه دارد. دایی طی دوسال حضورش در پرسپولیس بازیكنان فوق ستاره‌ای مثل طارمی، نوراللهی، عالیشاه و ... معرفی كرد. این درحالی بود كه برانكو با وجود حضور ۴-۵ ساله در پرسپولیس و كسب قهرمانی‌های متعدد درحوزه كشف استعداد ضعیف بود و تقریباً هیچ استعداد تازه‌ای معرفی نكرد. البته به هیچ وجه نمی‌خواهیم منكر زحمات برانكو در پرسپولیس باشیم. بحث در كشف استعداد در فوتبالمان است.

اما حالا علی دایی اسطوره فوتبال كشورمان نزدیک به سه سال است بنا به دلیل غیرفوتبالی یا حتی برهه‌هایی به دلیل دلزدگی، از فوتبال دور است. می‌دانید چند طارمی، نوراللهی، عالیشاه و كریم انصاری فرد در این سه سال امکان کشف شان با حضور علی دایی وجود داشت؟ دایی نیروی بالقوه‌ای دارد و كاریزما و كارنامه‌اش طوری است كه كی روش می‌گفت بهترین جانشین من در تیم ملی ایران اوست. او در فدراسیون عزیزی خادم سه بار پیشنهاد سرمربیگری را رد كرد چرا كه نمی‌خواست در فدراسیون مرتبط با خوبان عالم (امیراسكندری) آبرویش را به خطر بیندازد.

با این تفاسیر چرا باید اسطوره تكرار نشدنی و بی‌بدیل فوتبال‌مان كه در بسیاری کشورهای دنیا، كشورمان را با او می‌شناسند، خانه نشین شود؟ آقای گل جهانی كه وقتی كریس رونالدو ركورد او را می‌زند در صفحه شخصی‌اش از او تقدیر می‌كند.

دایی هنوز هم به دلیل حضور درخشانش در بوندس لیگا به خصوص تیم هرتابرلین كه اولین بار با گل‌های او در رقابت‌های اروپایی حضور پرقدرت داشتند جایگاه ویژه‌ای دارد. بعد از او و هم نسل‌هایش از نود و هشتی‌ها، فقط دژاگه در دهه قبل مقطعی در وولسبورگ و هرتابرلین افتخار‌آمیز ظاهر شد و حالا سردار آزمون به لوركوزن رفته كه دایی همیشه از او به عنوان جانشین خودش در تیم ملی یاد كرده است.

اگر در گذشته ستاره‌های فوتبال كشورمان را كنار گذاشتیم و متاسفانه بعضا برخی از آن‌ها افسرده و خانه نشین شده و حتی برخی دیگر زندگی خود را نابود كردند. اراده و پشتكار و تحصیلات، شخصیت، و مشغله‌های فراوان دایی، حتی اینكه او دچار چنین اتفاقاتی شود را نمی توان تصور کرد.

دایی جایگاه ویژه‌ای در فیفا و فوتبال دنیا دارد و حتی در بزرگترین مجمع تصمیم گیرنده فوتبال داری جایگاه است؛ پستی كه (كمیته جوانان و مسابقات) چند سال قبل خود به دلیل مربیگری باشگاهی نتوانست در جلساتش شركت كند. خیلی‌ها می‌گویند دایی باید رئیس AFC شود اما او به صراحت گفته پشت میز نشینی را دوست ندارد. او نشان داده در مربیگری توانایی‌های خوب دارد. حتی هرازگاهی پیشنهاد‌های خارجی هم به او می‌رسد. مثل پیشنهادی كه چندی قبل از تیم ملی سوریه به او شد اما به خاطر شرایط سوریه در گروه و امتیازات از دست داده بیش از حد آن را رد كرد.

جمع‌بندی این مطلب این بود كه چرا علی دایی باید سه سال خانه نشین باشد؟! قدر اسطوره‌ها و ستاره‌های فوتبال كشورمان را بدانیم تا حداقل روز به روز شاهد عقب گرد فوتبالمان نباشیم.