فوتبال ایران واقعا خسته کننده شده است، نه به خاطر بازی های بی کیفیت درون زمین بلکه به خاطر اتفاقات و حاشیه های تکراری خارج از آن...

شکایت، بیانیه و اعتراض به داوری؛ فوتبال ایران را می توان در همین سه کلمه خلاصه کرد!

به گزارش طرفداری، یک هفته را سراغ دارید تیمی به داوری اعتراض نکرده باشد؟ یا بیانیه نداده باشد؟ این دو از سال های دور در فوتبال ایران بوده و تبدیل به عادت شده، حالا یکی دو سالی هست پای شکایت و شکایت کشی هم به فوتبال ایران باز شده است؛ یک روز به خاطر خرید بازیکنان در خارج از زمان نقل و انتقالاتی، یک روز به خاطر سربازی یک بازیکن، یک روز به خاطر...

در کجای دنیا این چنین است؟ همه جای دنیا مربیان می آیند و در خصوص مسائل فنی صحبت می کنند ولی اینجا از این خبرها نیست؛ اینجا وقتی بحث فنی پیش می آید یا زمین نامناسب بوده و یا وقتی انتقاد می شود، مربیان به خبرنگاران حمله می کنند و انتقاد را قبول نمی کنند.

البته در این بلبشوی فوتبال ایران هستند مربیانی مثل محمد ربیعی که وقتی تیم شان می بازد، شجاعت پذیرش این موضوع که تیم حریف بهتر بوده را دارند و اصلا از داوری حرفی نمی زنند.

ولی صحبت جای دیگری است، ما اگر می خواهیم فوتبال مان پیشرفت کند نباید فقط حرف های قشنگ بزنیم، مربیان ما یاد گرفته اند هرچه می شود می گویند زیر ساخت ها و... ایراد دارد، زیر ساخت ها ایراد دارد درست ولی اینکه شما هر بازی به داور حمله کنید درست است؟

بحث داوری را بگذاریم کنار، وقتی بازی های یک هفته لیگ برتر تمام می شود غیرممکن است باشگاهی بیانیه نداده باشد! البته تا دلتان بخواهید جنس این بیانیه ها متفاوت است، از بیانه علیه بازیکن و مربی حریف گرفته تا داور مسابقه و حتی ارگان های فوتبالی و بالاتر!

بیانیه ها و اعتراض ها به شکلی است که اگر کسی فوتبالی نباشد و آن ها را ببیند تصور می کند هر هفته فوتبال ایران باید 16 برنده داشته باشد و همه تیم ها حق شان برد است!

نقش هواداران؛ هیزمی برای آتش

هواداران فوتبال هم در این موضوع نقش دارند و نباید از آن ها گذشت. وقتی قرار است هرروز هواداران دو تیم به جان هم بیفتند، پس فوتبال بازی کردن درون زمین چه معنایی دارد؟ بهتر نیست بیرون زمین جنگی راه بیندازیم و برنده همانجا مشخص شود؟

هواداران فوتبال به خصوص تیم های پرطرفدار زود سوار موج هایی می شوند که در نهایت فقط به ضرر خودشان تمام می شود.

این روزها هواداران دو تیم استقلال و پرسپولیس دوباره به جان هم افتادند و در حال بررسی مو به موی مدارک شناسایی بازیکنان رقیب هستند؛ در نهایت چه اتفاقی قرار است رخ دهد؟ وقتی شما رقیب را عصبانی کنید، آن ها هم در پی انتقام هستند و به سراغ تیم تان می آیند.

در این مدت هرچه که بگویید دیدیم؛ از ماجرای سربازی سیاوش یزدانی و مرادمند تا داستان معافیت وحید امیری و حتی محکوم شدن حامد لک به زندان!

دودش فقط و فقط به چشم دو تیم رفت؛ اطراف دو تیم را که نگاه می کنید مملو از حاشیه است و بازیکنان دو تیم هم به شدت تحت تاثیر قرار گرفتند. مرادمند و یزدانی دیگر نمی دانند باید چه کنند و بعد از صحبت های ناامید کننده شان راهی ملوان شدند، در آن سو هم حامد لک ذره ای تمرکز ندارد و همین موضوع باعث نیمکت نشینی اش شده و وحید امیری همیشه سرحال هم هفته هاست عملکرد بسیار ضعیفی دارد.

این همه که درنهایت خودی ها تضعیف شوند؟ ارزشش را دارد؟ بهتر نیست درون زمین برای موفقیت جنگید و بیرون زمین را به نهادها و سازمان های مربوطه واگذار کرد؟

مربیان ما باید بزرگ شوند!

گاهی مصاحبه های مربیان ما از بچه ها هم بچه گانه تر است! در فوتبال روز دنیا مربیان به سراغ مسائل فنی می رویم ولی اینکه هر بازی اصرار کنیم باختمان فقط به خاطر مسائل داوری و خارج از زمین است، فرار رو به جلو محسوب می شود.

مربیان ما باید بزرگ شوند، نه با برد و کسب جام بلکه با یاد گرفتن اینکه باید به شعور طرفداران و انتقادهای آن ها احترام بگذارند، اگر تیم شان می برد و مقابل دوربین ها با ژست برنده لبخند می زنند و از نمایش دلپذیر تیم شان می گویند، وقتی می بازد هم باید بیایند و آن را قبول کنند.

قرار نیست همیشه مربیان برنده باشند، شکست جزوی از فوتبال است و اگر مربیان ما به بلوغ فکری و رفتاری برسند، قطعا هواداران هم آن ها را بهتر درک خواهند کرد و احترام بیشتری به آن ها می گذارند...

مدیرانی که مدیر می خواهند!

بسیاری از مدیران لیگ برتری ما خودشان یک مدیر دیگر می خواهند که بتواند آن ها را مدیریت کند! مدیرعامل یک باشگاه بزرگ نباید مثل فن پیج ها برای حریف کری بخواند یا هواداران را تحریک کند تا علیه تیم حریف موضع گیری کنند.

متاسفانه مدیران ما این ضعف بزرگ را دارند و حتی وقتی به بازی های بزرگ می رسیم، این موضوع بیشتر دیده می شود. آن ها به زمین و زمان حمله می کنند و به قول معروف با کری به پیشواز بازی های بزرگ می روند...