گفتگو با محمود فکری به قسمت دوم رسیده است. محمود فکری علاقه ای به صحبت در مورد استقلال نداشت و باز هم گفتن مسائل پشت پرده را به آینده موکول کرد اما با اصرار ما که از او خواستیم با گذشت یک سال و چند ماه از پایان دوران همکاری اش با استقلال، از اتفاقات آن روزها بگوید، سفره دلش را باز کرد...

بخش دوم گفتگو با محمود فکری در برنامه ملاقات با چهره ها به قسمت دوم رسیده است. در این بخش از محمود فکری درباره دوران حضورش در استقلال و حواشی و اتفاقات آن روزها پرسیدیم. سرمربی سابق استقلال و حال حاضر سایپا دوست نداشت درباره استقلال صحبت کند اما با اصرار ما به چند پرسش در این خصوص پاسخ داد.

بخش دوم گفتگوی سامان خدائی با محمود فکری را می بینید و می خوانید:

 

اگر خاطرتان باشد زمانی که سرمربی نفت مسجد سلیمان بودید، آمدیم احمد آباد مستوفی و گفتگو کردیم. خواستیم درباره استقلال صحبت کنیم و گفتید که فعلا زود است، الان وقتش رسیده یا خیر؟

الان هم نمی خواهم زیاد در مورد استقلال و اتفاقاتی که افتاده است صحبت کنم چون خیلی از مسائل برای همه مردم ایران روشن شد و همه می دانند چه اتفاقاتی افتاده است. الان بخواهم دوباره در مورد یک سری از مسائل صحبت کنم، شاید تف سربالا باشد و همچنین برای استقلال حاشیه به وجود بیاید که در مجموع دوست ندارم این اتفاق بیافتد. ولی گذر زمان خیلی چیز ها را برای مردم روشن کرد. استقلالی های متعصب نه استقلالی هایی که طرفدار شخص هستند و همینطوری کسانی که طرفدار فوتبال هستند و با من صحبت داشتند من متوجه شدم خیلی از موارد را فهمیده اند. دیگر نیاز نیست خودم زیاد در موردش صحبت کنم.

ولی یه سری از حرف ها باید زده شود مثلا بعد از شما مربی قبلی هم از استقلال رفته است و همه چی تغییر کرده و مدیریت هم عوض شده است. نحوه جدایی شما از استقلال چه بود؟ شما را صدا زدند و گفتند استعفا دهید و شما قبول کردید؟

به همین راحتی و قشنگی نبود. به هر حال موارد زیادی بود که من باید از تیم میرفتم و اگر می ماندم تیم ضربه بیش تری می خورد و یا اینکه حیثیت و آبرویی که ذره ذره جمع کرده بودم ضربه می خورد. وگرنه تیمی که من تحویل دادم در انتهای فصل با 11 امتیاز اختلاف فصل را تمام کرد در حالی که خودم صدر جدول بودم یا با همان باخت کذایی هم سوم بودیم.

 

خیلی ها معتقدند که کاش محمود فکری برای سرمربی گری استقلال عجله نمی کرد و صبر می کرد. خود شما هم به این موضوع فکر کرده اید؟

زمانی که به استقلال رفتم؛ استقلال مشکلات خیلی زیادی داشت. از دعواهایی که از فصل گذشته بود، از حذف شدن در جام حذفی در فصل گذشته، حذف شدن از آُسیا و بلافاصله با همه این مشکلات برگشتم. زمانی که با من صحبت کرده بودند بازیکنان ریکاوری فصل گذشته را انجام نداده بودند؛ هنوز از لحاظ روحی خسته بودند و ما 25 روز وقت داشتیم که با همه این مشکلات تیم را جمع کنیم. خیلی خیلی خوشحالم از اینکه توانستم آن تیم را جمع کنم و آن تیم را به مرور زمان به صدر جدول بیاورم. از اینکه آن توانایی را در خودم دیدم، خوشحال بودم. خوشحال بودم که می توانستم به استقلال کمک کنم ولی خب؛ بقیه ماجرا و چه اتفاقاتی افتاد را همه می دانیم. شاید اگر در یک فضای خوبی، فضای خوب نه اینکه رقیب هایمان با ما رقابت نکنند؛ خودی ها اگر با ما رقابت نمی کردند، ما استقلال را در آن سال قهرمان می کردیم.

محمود فکری یکی از چهره های محبوب باشگاه استقلال است. حیف بود به خاطر چهار تا نتیجه ارتباط شما با هواداران استقلال بد بشود یا بهم بخورد. الان ارتباط شما با هواداران استقلال چطور است؟

آن هایی که انسان های با وجدان هستند و طرفداران واقعی استقلال هستند و حتی طرفدار تیم های دیگر، همه متوجه شدند چه اتفاقاتی افتاد و من فکر نمی کنم شخصیت محمود فکری و خدماتی که به استقلال کرده با آن اتفاقات به آن ضربه خورده باشد. همه به کار صادقانه من، چه در دوران بازیگری و چه در زمانی که استقلال در بدترین شرایط بود، واقعا می شود گفت بدترین شرایط یک و نیم دهه اخیر استقلال بود که من تیم را به دست گرفتم و با تمام مشکلاتی که بود، استقلال را به صدر جدول رساندم، حالا هر چیزی می خواهند بگویند. الان شما قهرمانی تیم های مختلف را ببینید که چه شکلی اتفاق افتاده یا حرف و حدیث هایی که برایش است یا شکل بازی که طرفداران احتمالا راضی نباشند ولی به آن تیم من که در بدترین شرایط تیم را تحویل گرفتم و به صدر جدول آوردم هزارارن هزار انتقاد بود که به هر حال لازم بود من نباشم و آن اتفاق افتاد ولی محبوبیت من شاید بیشتر هم شد و طرفداران تیم رقیب شاید یک جاهایی از شکل بازی من که درگیرانه بود، ناراحت شدند ولی از نظر شخصیتی بعد از این اتفاق خیلی به من احترام می گذاشتند، طرفدار های استقلال هم همینطور حالا ما طرفدار های فرد را کار نداریم!

 

یکی از اتفاقاتی که زمان شما در استقلال رخ داد و باعث انتقاد شد، این بود که گفتند با لیدر ها جلسه گذاشتید و ضیافت شام ترتیبت دادید. ماجرا از چه قرار بود؟

داستان های پشت پرده بود و اتفاق خاصی نیافتاد. این اتفاقات زیادی بزرگ شده بود. به ریش جو گندمی من گیر دادند، به خندیدن تلخ من ایراد گرفتند و همه رفتار های من باید ایراد پیدا می کرد تا به هر حال یک سری اتفاقات بیافتد. بر می گشتند و به من می گفتند چرا بند آیدی کارتت سبز است، مگر مذهبی یا خرافاتی هستی؟ به هر حال بعضی ها به این پست نیاز داشتند و به آن رسیدند.

به عنوان سوال آخر در خصوص استقلال. خیلی ها هنوز معتقد هستند رفتن محمود فکری از استقلال سناریو داشت. این موضوع درست است؟

شک نکنید سناریو داشت. شما باید بهتر بدونید و این رو باید غیر فوتبالی ها بپرسند نه شما که در کار هستنید. به هر حال این هم بخشی از زندگی است. ما به دنیا آمده ایم تا مبارزه کنیم. دنیا جای خوشی نیست؛ جای تلاش و مبارزه است.